گذرى بر ابعاد حيات فرهنگى - تمدّنى شيعيان در تاريخ اسلام، به روايت عبد الجليل رازى در «نقض» - صفحه 12

در آن روزگار خبر مى‏دهد.

2. منطق علمى

آن گاه كه مؤلّف بعض فضائح الروافض، بنيان‏گذاران مذهب روافض را گروهى خاص معرفى كرده است، ۱ عبد الجليل قزوينى، با منطق علم تاريخ، اين ادّعا را مردود مى‏كند و ناعالمانه بودن ادّعاى مؤلّف را از طريق ناهم‏زمانى‏بودن شخصيت‏هاى ياد شده توسط او اثبات مى‏كند. عبد الجليل با اين منطق، هم آگاهى خويش را از تاريخ تشيّع و شخصيت‏هاى آن اثبات مى‏كند و هم ناآگاهى مؤلّف به تاريخ شيعه را آشكار مى‏سازد و سرانجام، با استفاده از منطق علمى، يكى از مهم‏ترين مصاديق علم‏دوستى را اثبات مى‏كند. ۲

1.... آن گروه كه اين مذهب نهاد محمّد چهاربختان بود و ابو الخطاب محمّد بن ابى زينب و پسران نوبخت و بوزكريا شيره‏فروش و جابر جعفى و يونس بن عبد الرحمان القمى الرافضى و محمّد بن نعمان الأحول معروف به شيطان الطاق و محمّد سعيد و ابو شاكر محمّد بن ديصان و هشام بن سالم جواليقى و هشام بن حكم الامامى و محمّد بن محمّد بن نعمان الحارثى المفيد و ابوجعفر محمّد بن الحسن الطوسى و ابو جعفر البابوى و ابو طالب استرآبادى و ابوعبد اللَّه از آل بويه المجوسى و زارة بن يمين الفاسى و ابن البرقى (همان، ص ۲۳).

2.... هر عاقل كه اندك‏مايه آگاه باشد از علم و تواريخ و آثار و اسامى رجال و آن علومى كه بدان متعلّق است چون در اين اساس تأمّلى به انصاف بكند، غايت جهل و نادانى اين ناقل بداند اوّلاً محمّد چهاربختان در عهد امير احمد عبد العزيز بود به كَرَهِ بودلف بر آن روزگار كه بيشتر از دو سه قرن مردم بگذشتند و او محمّد بن ابى زينت را كجا ديد و كجا بدو رسيد؟ و اتّفاق حضور شرط است در وضع مذهب و طريقت و نوبختيان پس از عهد حسن عسكرى بودند - عليهم السلام - ... و جابر جعفى در عهد جعفر صادق - عليه السلام - بود... او را به اين جماعت كه رسانيد؟ و اينان او را كجا دريافتند... اتفاق عقلاست كه چون جماعتى به مشاركت يكديگر كارى كنند و چيزى اندازند و مذهبى نهند بايد كه حضور ايشان به هم باشد و با مكاتبت و مراسلت، يكديگر را خبر كنند (همان، ص‏۲۴ و ۲۵).

صفحه از 34