داراى مرتبهاى از نيرنگ معرفى مىكنند و نيز معتقدند كه جهان ، قديم است .۱
مرحوم عبد الجليل در مواضعى از نقض ، از اين فرقه ياد كرده است . از جمله آن جا كه اين فرقه را از دشمنان دين عنوان مىكند و مىگويد :
شيعه اصوليّه ، در ردّ بر عقايد اين فرقه ، كتابها نوشتهاند .۲
همچنين او در جايى ديگر از كتاب ، مذهب حسن صبّاح را باطنىگرى معرفى مىكند و به اعتقاد آنها در خصوص نماز باطن و نماز ظاهر و يا روزه باطن و ظاهر اشاره مىكند و در توضيح آن مىگويد :
نماز باطن ، روى را به الموت و مصر آوردن است و مولانا و سيّدنا را خدمت كردن ، و نماز ظاهر ، اين حركات و سكنات بر وجه [كردن] است كه آن را «رياضة الجسد و عادة البلد ورعاية الأهل والولد» خوانند ... [روزه باطن ]سرّ معلّم نگاه داشتن است ، و روزه ظاهر ، امساك است از طعام و شراب و غير آن .۳
او در جايى ديگر ، پيروان ميمون قدّاح را ملحد و باطنى معرفى مىكند و به دو عقيده مهم آنها اشاره مىكند :
1 . هر ظاهرى را باطنى گويند .
2 . گويند : ما را با هم اسرارى باشد كه ديگران را بر آن اطّلاع نباشد .۴
او در جايى ديگر ، يكى از عقايد مهم باطنيان و مجبّران را اين مىداند كه آنها معتقدند : «قول را بهرهاى باشد در دانستن حقّ» ؛ و اين ، يعنى كفايت نقل و يا قول امام معصوم و تقليد ، در معرفت خداى متعال . ۵
و در جاى ديگر ، اين اعتقاد آنان را چنين بيان مىدارد كه : «مؤثّر در معرفت بارى تعالى ، تعليم و تقليد است» .۶
1.ر . ك : همان ، ص ۱۶۱ - ۱۶۳ ؛ تبصرة العوام ، ص ۱۸۱ - ۱۸۲ ؛ دائرة المعارف الإسلاميّة ، ج ۳ ، ص ۲۹۰ .
2.نقض ، ص ۱۸ .
3.همان ، ص ۱۳۶ - ۱۳۷ .
4.همان ، ص ۳۱۷ .
5.ر.ك: همان ، ص ۷۷ .
6.همان ، ص ۴۵۱ .