اين دوره افزايش يافته بود، با اين همه آنچه از گزارشهاى عبد الجليل قزوينى در نقض بر مىآيد، اين است كه شيعيان علاوه بر انجام دادن فرايض دينى و مذهبىخود، از مجالس وعظ و خطابه نيز بهرهمند مىشدند، و برگزارى اين محافل و مجالس، دقيق و منظّم بوده و هريك از واعظان و عالمان، در روز مشخّصى نوبت وعظ داشتهاند، چنان كه صاحب نقض خود مىگويد:
در شهور سنه خمسين و خمسمائه مرا روز آدينه به مدرسه بزرگ خود نوبت مجلس بود. در آن ميانه، بر مذهب صباحيان طعنى مىرفت و مردم به لعنت و نفرين آن قوم شوم، زبانها دراز كرده... . ۱
همچنين در باره مجالس هفتگى در مدرسه سيّد تاج الدين محمّد كيسكى مىنويسد:
مدرسه بزرگ سيّد تاج الدين محمّد كيسكى - رحمة اللَّه عليه - به كلاهدوزان كه مبارك شرفى فرموده است و قرب نود سال است كه در آن جا ختمات قرآن و نماز به جماعت هر روز پنج بار، و مجلس وعظ هريك هفته دو بار و يك بار... . ۲
وى در جاى ديگرى اشاره مىكند:
و كدام دوشنبه باشد كه در مجلس ما از ده و بيست و پنجاه و پانصد منقبتخوان و عالم و بازارى از حنفيان و شفعويان كمتر باشند و مىشنوند و بعضى مىنويسند و اين معنى، ظاهر و شايع است. ۳
همچنين به مناسبت ذكر ماجراى مناظره علماى اصولى شيعه رى با برخى عالمان جبرى اهل سنّت، به نوبت مجلس خود در منزل سيّد فخر الدين، اشاره كرده است:
در حيات سلطان مسعود، به روزگار امير عبّاس غازى علويى از بلخ به رى آمد جلال الدين لقب كه عزم سفر حجاز داشت محترم از اهل فضل، روزى