كه مرا به سراى سيّد فخر الدين - رحمه اللَّه - نوبت مجلس بود... . ۱
ه . ارتباطات علمى و مذهبى ديگر مذاهب با شيعيان
از كلام فوق عبد الجليل نيز روشن مىگردد كه بسيارى از پيروان مذهب حنفى و شافعى و بعضاً عالمان آنها از محافل علمى شيعيان بهره مىبردند و حتى برخى مطالب را مىنوشتند.
در مقابل نيز مىبينيم در جاى ديگرى از كتاب نقض آمده كه وقتى عالمى سنّى، ميهمان شهر مىشده و احياناً مجلسى داشته كه براى شيعيان قابل استفاده بوده، شيعيان نيز در آن شركت مىجستند؛ امّا خواجه سنّى از شركت شيعيان در مجلس عالمى سنّى خرده مىگيرد و كار شيعيان را اين گونه نكوهش مىكند:
اگر دانشمندى حنفى يا شفعوى در شهر آيد و مجلس دارد، اگر فضيلت و منقبت على بو طالب - رضى اللَّه عنه - بسيار گويد، معما ۲ كه اصول مذهب خويش را شرح مىدهد، و تفضيل خلفاى راشدين مىگويد، خود را در غلط افكنند و همه بدان مجلس مىشتابند و مست و نيممست، فريضهها رها كرده، در مجلس آن مخالف نعره مىزنند و شادى مىنمايند كه او نام على برده است ... . ۳
عبد الجليل در باره ارتباطات اجتماعى و مذهبى فرقههاى مختلف در شهر ورامين چنين مىنويسد:
و به ورامين در هر رمضان، خوانِ عام نهادن و ادرارات و رسوم كه همه طوايف اسلام از حنفى و سنّى و شيعى بىتعصّب و تمييز و مانند آن. ۴
در مورد تكريم و تجليل عالمان شيعه از سوى خواجه نظام الملك، تعدادى از آنها را نام برده كه هريك در زمينهايى صاحب نام بودهاند: فقيه، مفتى، قارى، مفسّر، راوى احاديث و مصنّف كتابهاى دينى، و... كه همگى مورد تكريم و دريافت صله و