امّا سارى و ارم، معلوم است كه هميشه دار الملك و سريرگاه ملوك مازندران بوده است، و غربا و بازرگانان در او ايمن، و شعار مسلمانى از مجامع و مدارس و مساجد و مجالس، ظاهر، و اكنون خود به دولت شاه شاهان رستم بن على - ايّده اللَّه به نصره - و پدرش ملك مازندران على بن شهريار - رحمه اللَّه عليه - قبّة الاسلام است كه به سالى هزاران ملحد و باطنى را در آن حدود طعمه سگان مىكند... . ۱
ز. عالمان شيعى در اين دوره
عبد الجليل در چند جاى كتاب خود، از عالمان، فقيهان، مفسّران و اديبان شيعى، در دوره خود و پيش از آن، ياد كرده است. به خصوص در پاسخ به ادّعاى خواجه سنّى كه گفته بود: «در جهان، هرگز رافضيى نبوده كه او را در دين و دولت قدرى، يا قدمى، يا جاهى، يا منزلتى، يا حرمتى، يا نامى بوده است» به بر شمردن نام بزرگان شيعه پرداخته و پس از يادكرد اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اصحاب و راويان ائمّه عليهم السلام و علماى متقدّم، به ذكر متبحّران علماى متأخّر پرداخته است. از آن ميان ما تنها عالمان مربوط به حدود يك سده پيش از وفات خود عبد الجليل را بر مىشماريم. ۲
1. السيّد الرئيس محمّد الكيسكى.
2. سيّد ابو الفتح الحسينى.
3. ابو النّجم محمّد بن عبد الوهّاب السمّان. ۳
4
1.نقض، ص ۲۰۰ - ۲۰۱.
2.گفتنى است كه در اين نوشتار براى شمارش عالمان شيعه ذكر شده در كتاب نقض، سعى شده است كه يك دوره صد و چند ساله نزديك به حيات عبد الجليل انتخاب شود؛ يعنى دورهاى كه از بعد از سال ۴۶۰ق - وفات شيخ طوسى - آغاز و تا سال ۵۶۶ق كه احتمالاً وفات عبد الجليل بوده، ادامه داشته است.
3.منتجب الدين (ره) گفته: «الفقيه أبو النّجم محمّد بن عبد الوهّاب بن عيسى السمّان ورع فقيه حافظ له كتب فىالفقه». و شيخ جليل عماد الدين أبو جعفر محمّد بن أبى القاسم الطبرى (ره) در بشارة المصطفى در دوازده مورد از اين بزرگوار نقل روايت كرده است (ر.ك: ص ۴۳ - ۴۴، ۵۹، ۷۷، ۸۲، ۹۱، ۹۵، ۱۰۰، ۱۱۶، ۱۲۴، ۱۲۹ و ۱۳۶) و نصّ عبارت او در مورد نهم اين است: «أخبرنا الشّيخ الفقيه أبو النّجم محمّد بن عبد الوهّاب بن عيسى الرازىّ بالرىّ فى درب زامهران بالمشهد المعروف بالغرىّ قراءة عليه فى صفر سنة عشرة و خمسمائة...» (تعليقات نقض، ج۱، ص ۱۴۳).