صورت كه در توبيت آمده ناميدهاند. نيز سلوكيان، رى را «اورپا» )Europa(يا «اورپوس» و «اورپُس» )Europus(، )Europos( و اشكانيان «ارشكيه» )Arsakia(گفتهاند.۱
در عهد ساسانيان، به گفته ارباب مسالك و تواريخ، آن را «رى» و «رى اردشير» و «رام اردشير» يا «رىشهر» و نيز «رام فيروز» مىناميدهاند.۲ از مشهورترين نامهاى دوران اسلامى اين شهر «رى» و «محمّديّه» است.۳
در مورد پيدايش رى، ديدگاههاى مختلفى عرضه شده است. حمد اللَّه مستوفى در بناى نخستين اين شهر مىنويسد:
شهر رى را شيث بن آدم پيغمبر عليه السلام ساخت. هوشنگ پيشدادى [از شاهان اساطيرى باستان ]به عمارت آن افزود و شهرى بزرگ شد. بعد از خرابى، منوچهر بن ايرج بن فريدون، تجديد عمارتش كرد.۴
ايزيدور خاراكسى يونانى در باره وى مىگويد:
رى از تمامى شهرهاى ماد، بزرگتر بود.۵
در يكى از نوشتههاى پارسى ميانه - كه به زبان و خط پهلوى است - ، نام رى به عنوان يكى از شهرستانهاى كوست آتور پاتكان آمده است.۶
ابن خردادبه در سده سوم هجرى مىنويسد:
و دانشمندان گويند: بهترين زمينهاى آفريده شده، رى است كه در آنجا (خيابانهاى) سُرُّ و سَرْبان نيكو است. ۷
ابن رسته در كتابش الاعلاق النفيسه - كه در سال 290 ق تأليف شده - ، در گزارش اوصاف رى، آن را شهرى بزرگ دانسته است. ۸
1.رى باستان، ج ۱، ص ۶۷ و ۶۸.
2.همان، ص ۶۸.
3.جغرافياى سرزمينهاى خلافت شرقى، لسترنج، ترجمه: محمود عرفان، ص ۲۳۱.
4.نزهة القلوب، ص ۵۳.
5.ايران باستان، پيرنيا، ج ۳، ص ۲۶۴۵.
6.چهار سو، حسين شهيدى، ص ۷۱.
7.المسالك و الممالك، ابن خردادبه، ترجمه: حسين قرهجانلو، ص ۱۴۷.
8.الاعلاق النفيسة، ابن رسته، ترجمه: حسين قرهجانلو، ص ۱۹۸.