در عصر هارون، قزوين به مدّت دو سال به دست يحيى بن عبد اللَّه صاحب ديلم افتاد.۱ در ميانه سده سوم، عدّهاى از سادات پس از درگيرى با دُلَفيان،۲ به قزوين مهاجرت كردند و بر شهر حاكم گرديدند؛ امّا با يورش موسى بن بُغا فرمانده معتز خليفه عبّاسى منهزم گشته، به داعى كبير، بنيانگذار سلسله علويان طبرستان پيوستند.۳ قزوين در تصرّف داعى بود. در حمله فرمانده مذكور، نيروهاى داعى هزيمت شدند و اين شهر به دست نيروهاى خليفه عبّاسى افتاد؛۴ امّا اين شكست مقطعى بود. دو باره سادات در رى و قزوين سر بر آوردند و از حاكمان و سروران اين نواحى شدند، آن چنان كه ممدوح شاعران گشتند و اشعار در توصيف آنان سروده شد. ۵ عبد الجليل رازى نوشته است:
و از متملّكان و رؤسا و سادات رى و قزوين از متقدّمان چون سيّد ابو القاسم دو گيس از كلار و كجور به رى آمد، و امير و پادشاه رى شد از اولاد حسن بن على عليهما السلام و پسرش سيّد حسين بن [عباد] و منزلت او، و سيّد ابو ابراهيم، و سيّد حمزه شعرانى كه بُندار رازى را در مدح ايشان قصايد است كه چون بخوانند بدانند و از متأخّران چون خاندان سيّد علوى رئيس و حاكم، و خاندان سيّد كامل نقيب و برادرش سيّد ابو العبّاس و درجه و مرتبت سيّد كبير شمس الدين الحسنى ... و پسرش امير سيّد كبير جمال الدين على عديم النظير ... و سيّد عماد الدين شرف نقيب و رئيس و مقبول و محترم و برادرش عزّ الدين پادشاه، و امير على هر دو معروف و معتبر، و
1.سيماى تاريخ و فرهنگ قزوين، پرويز ورجاوند، ج ۱، ص ۱۲۳. طبرى درگيرى عبّاسيان با يحيى بن عبد اللَّه را در حوادث سال ۱۷۶ق، آورده است (تاريخ طبرى، ابن جرير طبرى، ج ۱۰، ص ۵۴).
2.دلفيان، يكى از حكومتهاى محلّى ايران در سده سوم هجرى بود كه بر بخشى از نواحى مركزى و غربى ايران سيطره داشتند.
3.ر. ك: تاريخ قم، ص ۶۴۱.
4.تاريخ گزيده، ص ۷۷۵.
5.ر.ك: تاريخ ادبيات در ايران، ج ۲، ص ۶۵. ذبيح اللَّه صفا از خاندانهاى مشهور عراق [عجم] به خاندانهاى نقباى رى و قم اشاره كرده و نوشته است: غالب آنان ممدوح شعراى بزرگ قرن ششم واقع شدهاند. كاستى اين گزارش، فقدان ذكر جايگاه سادات قزوين است.