شهر رى در تاريخ طولانى خود، داراى درجات مختلف مركزيت سياسى و ادارى بوده است، همانند: پايتخت، پايتخت دوم، مركز منطقهاى وسيع، مركز منطقه نسبتاً وسيع، مركز منطقهاى در حدود استان و كوچكتر از آن.
شمس الدين دمشقى (م 727 ق)، شهر رى را پايتخت پادشاهان آل بويه و محلّ سكونت مهدى، سومين خليفه عبّاسى به هنگام ولايتعهدى پدرش نوشته است.۱ نيز همو نوشته است كه اشكانيان بر عراق عرب و عجم فرمانروايى داشتند و جايگاه دولتشان در رى بود.۲همچنين آتنه، معتقد است كه رى، پايتخت بهاره اشكانيان بوده است. ۳ نيز اين شهر كهن، پايتخت آل زيار و چندين تن از پادشاهان آل بويه و سلاجقه بزرگ بود. ۴
عبد الجليل قزوينى به برخى از امرا و سادات و صاحبمنصبان رى اشاره كرده است:
جستان كه بر ملك خود از رى به بغداد رفت.۵
از متملّكان و رؤسا و سادات رى و قزوين از متقدّمان چون سيّد ابو القاسم دو گيس از كلار و كُجور به رى آمد و امير و پادشاه رى شد. [وى] از اولاد حسن بن على عليهما السلام و پسرش سيّد حسين عباد و منزلت او، و سيّد ابراهيم، و سيّد حمزه شعرانى كه بندار رازى را در مدح ايشان قصايد است كه چون بخوانند، بدانند.۶
4. زبان مردم رى
چون رى از نظر تاريخى، به سرزمين ماد وابسته است، زبان مردم رى در گذشته، مادى بوده است. اين زبان، با فارسى باستانْ قرابت داشته و زبان شاهان قوم ماد و مردم مغرب و مركز ايران بوده است. اين زبان در روند تاريخ خود، بىتأثير از ديگر
1.نخبة الدهر، شمس الدين انصارى دمشقى، ترجمه: سيّد حميد طبيبيان، ص ۳۱۳ - ۳۱۴.
2.همان، ص ۴۳۷.
3.تاريخ ايران باستان، ج ۳، ص ۲۶۴۵.
4.ر.ك: تاريخ مفصّل ايران، عبّاس اقبال آشتيانى، ص ۱۲۹، ۱۷۸، ۱۸۱ و ۳۲۶.
5.نقض، ص ۲۱۶.
6.همان، ص ۲۲۵.