نويسندگان نيز كتابهايى مناقبمحور و يا مناظرهگونه را مىنگاشتند. با بررسى اوضاع اين دوران مىتوان نتيجه گرفت كه شيعيان فراز و نشيبهاى گوناگونى را در اين دوران در رويارويى با سلاطين تجربه كردهاند. البته اين دگرگونىها در مناطق جغرافيايى و حكومتهاى محلّى، بسيار متفاوت بوده است.
ب. واژهشناسى فضايل و مناقب
دو واژه «فضايل» و «مناقب» در ادبيات دينى، جايگاه ويژه و پُر كاربردى دارند. با تعريف اين واژگان، آشنا مىشويم:
1. مناقِب، جمع «مَنقَبَة» ۱ به معناى كردارِ برجسته، اوصاف حميده، ۲سجاياى پسنديده و معجزه ۳ است. در فارسى هم، صفت و هنرى را كه موجب ستودن ديگران شود «منقبت» گويند. ۴ اين واژه در مقابل «مثالب» به معناى عيبها، زبونىها و كاستىهاست.
2. فضايل، جمع «فضيلة» ۵ نيز به معناى برترىها، پاكدامنىها و امتيازهاى عالى ۶ است. «فضيلة» در مقابل «نقيضة» به معناى كاستى است. ۷
در عرف محدّثان، به كلامى كه گوياى خصال نيك و اوصاف پسنديده شخصيتهاى شناخته شده است، منقبت يا فضيلت گفته مىشود و به كتابهايى كه دربردارنده اينگونه گزارشهاست، «مناقب» يا «فضائل» گويند، مانند، كتاب الفضائل، اثر جابر بن يزيد جعفى (م 128ق)، كتاب مناقب الامام امير المؤمنين، اثر قاضى محمّد بن سليمان كوفى (ق 3ق) و مناقب آل ابى طالب از ابو جعفر محمّد بن على بن شهرآشوب مازندرانى (489 - 588 ق) و فضائل الصحابه اثر احمد بن شعيب نسايى (م 303 ق).
1.اقرب الموارد، ج ۲، ص ۱۳۳۳.
2.لسان العرب، ج ۱، ص ۷۶۸ .
3.مجمع البحرين، ج ۴، ص ۳۵۸ .
4.لغتنامه دهخدا، مدخل «منقبت».
5.عمدة القارى، ج ۲۰، ص ۱۱.
6.مجمع البحرين، ج ۵، ص ۴۴۳.
7.الصحاح، ج ۵، ص ۱۷۹۱.