سيطره سبك مناقب‏ نگارى در «سده ششم و هفتم هجرى» - صفحه 342

وصيّت، خوددارى مى‏كنند؟ پس مى‏گويم: «إن هذا لشى‏ء عجاب، أفبهذا الحديث أنتم مدهنون فماذا بعد الحق إلّا الضلال فأنى تصرفون». ۱
بهاء الدين اربلى (م‏693ق) در كشف الغمّة فى معرفة الأئمّة بيان كرده كه با برخى از قاضيان و مدرّسان عامّه، آشنا بوده و مى‏نويسد:
با آنها گاه به به زيارت حضرت موسى بن جعفر عليه السلام مى‏رفتيم؛ ولى آنها به داخل عتبه نمى‏آمدند و حال آن كه قبور فقرا و صوفيه را زيارت مى‏كردند... و هر گاه كه به يكى از ايشان نسبت مى‏دادند كه محبّ اهل البيت عليهم السلام است، سريعاً انكار و اعتذار مى‏نمود، و هر كتابى را كه مى‏ديدند كه اخبار و فضايل اهل بيت عليهم السلام را در بر دارد، آن را بيهوده مى‏شمردند. ۲
اين بيان به خوبى روشن مى كند كه نگاه عمومىِ عالمان عامه بر كتب مناقب در اين سده‏ها چگونه بوده است. اين شيوه عملكرد و پرهيز از اين كه خود را محبّ اهل بيت عليهم السلام بدانند كه خلاف نص قرآن است، بى‏ترديد آتش اختلاف را شعله‏ورتر مى‏ساخته است.
ابن بطريق حلّى (م‏600ق) نيز نخستين دليل نگارشش را بحث اختلافات موجود مى‏داند و تصريح مى‏كند كه:
... هنگامى كه اختلافات شيعه و سنّى در مناقب امير المؤمنين على بن ابى طالب فزونى يافت، و مردم هر كدام به مذهبى گرويدند، و هر فرقه‏اى بر مقدار توانش و آنچه به ايشان رسيده بود، مناقب آن امام را نگاشت و از سوى ديگر، نظريات هر فرقه‏اى در اعتقاد به امامت ايشان، از جهت تقديم و تأخيرش متفاوت بود و حال آن كه ساير مسلمانان در اصل امامت ايشان اجماع داشتند ... ۳
در يك اثر نفيس در اين دوران - كه خالقش سيّد بن طاووس است - ، اين اختلاف‏ها آشكارتر از ديگر آثار، نمايان شده است. سيّد در كتاب الطرائف، خود را يك

1.مناقب آل ابى طالب، ج ۱، ص ۱۳.

2.كشف الغمّة، ج ۱، ص ۵ - ۶.

3.العمدة، ص ۱.

صفحه از 358