سيطره سبك مناقب‏ نگارى در «سده ششم و هفتم هجرى» - صفحه 346

قبول كرده‏اند و همه اصحاب الحديث تزكيه كرده، كه مادر به مرگ ناصبيان نشيناد خود عقل را استعمال نكنند كه إمام نصّ مى‏بايد، و از قرآن برنخوانند كه الّا معصوم امامت را نشايد، و از اخبار بنبينند كه امام بايد كه عالم‏تر باشد به احكام شريعت از همه امّت. ۱
ابن بطريق در العمده و سيّد بن طاووس در الطرائف براى اثبات وجود روايات مناقب در آثار عامّه، تنها به منابع روايى ايشان اكتفا كرده‏اند. ابن بطريق حلّى بر اين باور است كه پيش از وى هيچ كس از سنّيان منصف يا شيعيان، مانند اين اثر را خلق نكرده است. از اين رو، وى سخنان خداوند و كلمات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را از اين منابع عامه گردآورده است:
دو كتاب صحيح مسلم و بخارى و همچنين از كتاب الجمع بين الصحيح البخارى و مسلم، اثر ابى عبد اللَّه محمّد بن ابى نصر حميدى، كتاب الجمع بين الصحاح الستّة، اثر شيخ ابى الحسن رزين بن معاوية بن عمّار عبدرى، مسند أحمد بن حنبل و تفسير القرآن ابو اسحاق أحمد بن محمّد بن ابراهيم ثعلبى. ۲

- تأويل نادرست روايات مقبول فريقين‏

در اين سده‏ها روايات مناقبىِ مقبول فريقين، آسيب‏هايى را از ناحيه عامّه به خود ديده است. يكى از مهم‏ترين آسيب‏ها را مى‏توان «تأويل‏هاى نادرست» اين روايات برشمرد. ابن شهر آشوب به اين نكته چنين اشاره مى‏كند:
و گروهى را يافتم كه اخبار اجماعى را به تأويل مى‏برند؛ آيات و رواياتى نظير (إنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ) و «أنت منّى بمنزلة هارون من موسى» و «إنّى تارك فيكم الثقلين». آرى اينان مصداق اين آيات هستند: (وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا؛ با آن كه در دل به آن يقين آورده بودند، ولى از روى ستم و برترى‏جويى انكارش كردند) 3 .(وَ ما مَنَعَ النّاسَ أنْ

1.نقض، ص ۶۰۱ - ۶۰۲.

2.العمدة، ص ۲.

3.سوره نمل، آيه ۱۴.

صفحه از 358