سيطره سبك مناقب‏ نگارى در «سده ششم و هفتم هجرى» - صفحه 355

الأولياء و الأعداء و إطباق القرباء و البعداء واحد الدهر و ثمال أهل العصر و غرّة الأفلاك الدائرة و عمدة العترة الطاهرة لا جرم قد ملكه اللَّه زمام الدهر و أنفذ حكمه فى البر و البحر و.... . ۱
همچنين كتاب مناقب آل محمّد يا النعيم المقيم لعترة النبأ العظيم، اثر شيخ شافعيه شرف الدين ابو محمّد عمر بن شجاع الدين موصلى (م‏657ق) در موصل، ظاهراً به درخواست حاكم عترت‏دوست موصل تدوين شده است. نويسنده اين اثر نيز در مقدّمه، از مناقب حاكم آن ديار، بسيار سخن گفته است. آنچه قدرى جاى تأمّل دارد، اين است كه در مناطق مصر و حكومت فاطميان، انتظار آن است كه اين گونه آثار بيش از ديگر مناطق بوده باشد و حال آن كه چنين نيست. عماد الدين طبرى صاحب كتاب مناقب الطاهرين (نوشته به سال 673ق) نيز اثرش را به نام خواجه بهاء الدين محمّد جوينى، پسرخواجه شمس الدين جوينى نگاشت ۲و اربلى نيز كتاب كشف الغمّه را به احتمال قوى، تحت تأثير كرامت‏هاى جوينى نگاشته است؛ چه اين كه وى كاملاً از جهات مادّى، مديون خاندان جوينى است و به اين نكته نيز اشاره مى‏كند.
بنا بر آنچه، گذشت به خوبى روشن شد كه در دو سده ششم و هفتم هجرى، كتاب‏هاى مناقب، رشد دو چندانى داشته‏اند كه آمار آنچه به دست ما رسيده، حكايت از آن دارد كه در هيچ بُرهه‏اى از تاريخ اسلام، اين تعداد كتاب به اين شيوه، نگاشته نشده است. چرايىِ اين فزونى، نيازمند به تحليل جدّى و بازخوانىِ آثار اين دوران است. در اين پژوهش سعى شد تا دلايلى را براى پاسخ دادن به اين چرايى تبيين كنيم. مهم‏ترين دلايل را در دو عامل سياسى و همچنين علمى - فرهنگى مى‏توان يافت. با توجّه به اهمّيت سبك مناقب و عدم پژوهش‏هاى مستقل و بنيادى، بسيار مناسب است كه پژوهش‏هاى مستقلّى در اين باره سامان يابد.

1.إعلام الورى، ص ۲.

2.تاريخ تشيّع در ايران، ج ۲، ص ۵۴۴ (به نقل از: فهرست نسخه‏هاى خطّى كتاب‏خانه مجلس، ج‏۱۰، ص ۲۱۹۴ - ۲۱۹۵).

صفحه از 358