ويژگى‏هاى سبكى، ساختارى و فكرى كتاب «نقض» - صفحه 361

آورد و در كتاب‏هاى علمى و كلامى، دشنام‏هاى صريح سرشار از اتّهام به رفض و قرمطى و نصب و... را در برداشت.
هرچند كه نفس نوشتن كتاب‏هايى در ردّ و تأييد مذاهب موجود پسنديده است و مى‏تواند گونه‏اى روشنگرىِ منجر به روشن‏فكرى را پيش آورد، امّا به دليل غلبه شدن احساسات ايرانى بر فضاى مباحث از يك سو و رواج عنصر تعصّب از سوى ديگر، معمولاً مباحث، بى نتيجه رها مى‏شده است و تنها نتيجه، اين بوده است كه هر كدام از دو طرف بحث، حرف‏هاى خود را زده‏اند و گذشته‏اند.
كتاب‏هايى مانند نقض عبد الجليل قزوينى و حتى كتاب بعض فضائح الروافض، از اين دسته‏اند، هر چند كه مقايسه و كنار هم آوردن اين دو كتاب، منصفانه نيست؛ زيرا قزوينى رازى با تمسّك به شيوه راستين ائمّه هدى، آغازگر جدال و نقد نيست؛ امّا با تعهّد دينى‏اى كه دارد، سكوت را در برابر هتّاكى‏ها و تهمت‏ها و افتراهاى مذهبى، جايز ندانسته است.

وضع ادبى در قرن ششم هجرى‏

راست اين است كه وضع ادبى قرن ششم در ايران آن روزگار، با پاره‏اى دگرگونى‏ها رو به روست كه علمى‏تر شدن فضاى ادبيات و توجّه شاعران و اديبان به مدارس و نظاميه‏ها و راه يافتن مباحث كلامى و فلسفى به شعر، مصداق اصلى آن است و البته دور شدن شعر از دربارها و مراكز قدرت و راه‏يابى مفاهيم عرفانى به شعر فارسى هم در اين تغيير رويكرد، بى‏تأثير نبوده‏اند.
به همان اندازه كه «تأسيس مدارس و آشنايى با كتب زبان عربى و رواج علوم، شاعران را فاضل مى‏ساخت» ۱ به دليل «تسلط فكر مذهبى»، «دامنه تعصّبات مذهبى به همه جا كشيده شده بود» ۲ كه نه تنها جدال ميان مذاهب اصلى (شيعه و سنّى) را در پى داشت، بلكه نحله‏هاى درون يك مذهب (شافعى و حنفى) هم بسيار درگير نزاع‏ها و اختلاف‏هاى خون‏آلود بودند.

1.سبك‏شناسى شعر، ص ۹۲.

2.همان جا.

صفحه از 378