- ها پذيرفتن: امّا نصيحت من هاپذير. ۱
- ها نمودن: خواسته كه باطل به حق ها نمايد. ۲
- ها نهادن: به خويشتن ها نهادهاند. ۳
دو. اضافه شدن حرف «ه» به آغاز كلمات با مصوّت «الف»
ديگر اضافه شدن آواى «ه (h)» به آغاز بعضى كلمات است كه با مصوّت «a» شروع مىشوند. مانند «هَما» به معنى «ما» كه از پهلوى «اَما(ama)» گرفته شده و در صفحه 339 (مأخوذ از نسخه ع كه قديمىترين نسخه كتاب است) به كار رفته است. كلمه «هنار» به جاى انار (در ص 121) نيز مربوط به همين موضوع است. استعمال كلمه هست به جاى است (در ص 47 و ص4) نيز احتمالاً مربوط به همين مسئله است. ۴
سه. كاربرد لغات به شكل پهلوىِ آنها
بعضى از كلماتى كه در پهلوى با «و» به كار مىرفتهاند و در فارسى به «ب» بدل شدهاند، در نقض به شكل قديمىشان به كار رفتهاند:
- «ورده» به جاى «برده»: سيصد ورده، آزاد فرموده. ۵
- «نياود» به جاى «نيابد»: چنين تهمت، به شيعه اصوليه، راه نياود و نيافته است. ۶
- خللى به حكمى از احكام الهى، راه نيابد. ۷
كلمه آستين در اين كتاب، يك بار به شكل «آوستى» و بار ديگر به شكل «اوستين» به كار رفته است:
- خليفه در آوستى او بود. ۸
1.همان، ص ۳۰۲.
2.همان، ص ۴۳۰.
3.همان، ص ۵۷۶.
4.«تحقيق در زبان كتاب نقض»، على اشرف صادقى، كتاب ماه كليات، ش ۱۱۹، ص ۱۷.
5.نقض، ص ۲۱۷.
6.همان، ص ۲۹۶.
7.همان، ص ۵۳۷.
8.همان، ص ۳۸۴.