- بهرى اوستين بر هم افكنند و بهرى كج باستند. ۱
صورت اخير، با شكل «اوستيم» كه در برهان قاطع ضبط شده، نزديكتر است. اين شكلها نيز بى شك مربوط به گويش محلّى شيخ عبد الجليل بوده است.
همچنين كلمه درويش، چند بار به صورت «درغويش» به كار رفته است:
- هم درغويش باشند هم توانگر. ۲
چهار. حذف «د» از شناسه دوم شخص جمع
از ديگر ويژگىهاى زبان كتاب نقض، حذف «د»از شناسه دوم شخص جمع است:
- «بيارى» به جاى «بياريد»: الزام نكنند كه ايمان بيارى و دست از مجبّرى بداريد. ۳
- «مكنى» به جاى «مكنيد» و «اختيار كنى» به جاى «اختيار كنيد»: زنهار بر على بيعت مكنى و ديگرى را اختيار كنى. ۴
عبد الجليل رازى، بعضى كلمات عربى را نيز به صورتى خاص به كار مىبرد كه ظاهراً در رى متداول بوده است، مثلاً تركيب «انزله كردن» ۵ را به معنى نازل كردن و فرو فرستادن آيه قرآن و عبارت «انزله بودن» ۶ را به معناى نازل شدن به كار برده است.
همچنين «حث» به معنى برانگيختن را به شكل «حثه» در تركيب «حثه كردن» ۷ به كار برده است كه در شرح شهاب الأخبار نيز به همين صورت آمده است. ۸
جمعبندى
با توجّه به موارد بيان شده، نوع نثر اين كتاب از نظر لفظى، متأثّر از سه دوره نثر فارسى و همچنين لهجه غالب در رى است؛ امّا از نظر محتوا، متمايل به دوره دوم و سوم و به
1.همان، ص ۵۵۷.
2.همان، ص ۶۲۲.
3.همان، ص ۴۲ و ۱۶۳.
4.همان، ص ۵۹.
5.همان، ص ۱۷۸.
6.همان، ص ۱۷۹ و ۱۸۰.
7.همان، ص ۲۴۸.
8.«تحقيق در زبان كتاب نقض»، على اشرف صادقى، كتاب ماه كليات، ش ۱۱۹، ص ۱۷.