اخلاق و آيين جدل در كتاب «نقض» - صفحه 433

درجه نبوّت» بود. ۱حال آن كه ظاهراً چنين نبود و بعدها و هنگام بازگشت از مدين به مقام نبوّت رسيد.
هفت. عبد الجليل رازى در سراسر بحث مى‏كوشد كه جانب انصاف و ادب را نگه دارد و از توهين و تندى به حريف دورى كند. با اين حال، گاه عنان اختيار از كف مى‏دهد و بر حق‏كشى اين مدّعى چنين مى‏تازد: «آن گه گفته است خاكش به دهان...»، ۲ يا: «و هر كس كه اين فصل بخواند، نامنصفى و جحود اين قائل بداند». ۳ حاصل آن كه وى آگاه است كه زبانش گاه درشتناك شده است. به همين سبب، در پايان كتاب از خداوند مى‏خواهد «كه اگر خللى يا زللى يا سهوى در قول و قلم آمده باشد، ما را عفو كند كه هر تعصّب و سخنان سخت كه نوشته آمد، بر سبيل جواب بود نه بر سبيل ابتدا». ۴
هدف اين نوشتار، به دست دادن تصويرى حتى المقدور دقيق از آيين و اخلاق جدل در اين كتاب، همراه با برخى ملاحظات انتقادى بود. توجّه به اين قبيل كتاب‏ها، جدا از ابعاد اعتقادى - تاريخى آن، براى روزگار ما و منش جدلى لازم در اين زمان آشوبناك، ضرورى است. مناقشات پيش كشيده شده در اين كتاب، فراموش نشده‏اند، تنها صورت ديگرى به خود گرفته‏اند. امروزه نيز شاهد جدال ميان ناصبى‏ها يا «نواصب» و رافضى‏ها يا «روافض» هستيم؛ امّا به شكلى تازه، ۵ و بايد با مرور گذشته، بياموزيم تا در اين مسير درست حركت كنيم و از مسير حقجويى و حقيقت‏خواهى دور نيفتيم.

1.همان، ص ۶۶.

2.همان، ص ۴۱۱.

3.همان، ص ۳۳.

4.همان، ص ۶۴۶.

5.براى توضيح بيشتر در اين باره، ر.ك: نواصب و روافض: منازعات السنّة و الشيعة فى العالم الاسلامى اليوم، اعداد: حازم صاغيه، بيروت: دار الساقى، ۲۰۱۰م.

صفحه از 434