وحدت امّت اسلامى است كه نه تنها به عنوان يك دستور دينى مطرح است، بلكه يك ضرورت عينى است و اصولاً همبستگى به عنوان يك «اصل» جهت محقّق نمودن اهداف سياسى و اجتماعى و ... در فضاى جامعه جهانى و امّت اسلامى، لازم و ضرورى است. ۱
اين دو اصل، يعنى برپايى كرسىهاى بحث و مناظره از يك سو و توجّه بزرگان دين به مسئله وحدت اسلامى، مسائلى است كه در طى تاريخ اسلام به صورت چشمگير، قابل مشاهده است.
بعد از رحلت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، امير مؤمنان على عليه السلام، از اوّلين كسانى است كه دلسوزانه در جهت حفظ وحدت مسلمانان تلاش مىكند و البته با ايجاد فضاى گفتگو، سعى در نمودارسازى حق و حقيقت دارد. ۲ بعد از ايشان نيز ديگر امامان معصوم عليهم السلام توجّه ويژه خود را بر اين دو اصل، مبذول داشتهاند. بعد از ايشان نيز كم نبودند علماى مسلمان كه در جهت احيا و حفظ اين اصول تلاش كردهاند؛ چه در ميان علماى تشيّع و چه از ميان علماى اهل سنّت. ۳ البته چه بسيار جاى تأسّف است كه با اين حجم گسترده از فعاليتهايى كه در اين زمينه صورت گرفته، امروزه هنوز يكى از مسائل اسفناك در جامعه مسلمانان، اختلاف بين فِرَق مختلف است و از جمله عواملى كه همچنان نقش به سزايى در اختلاف ميان آنها دارد، بىاطلاعى مسلمانان از آموزههاى مذهبى يكديگر و ناآگاهى آنان نسبت به تعاليم و احكام فقهى و فرعى مذاهب اسلامى است كه متأسّفانه، نقش عمدهاى را در ايجاد تعصّبات جاهلانه دارد و هنوز يكى از بهترين راهكارهاى موجود براى حل اين مشكل اساسى، آن است كه بر اساس اصول اسلام و ضمن احترام به ديدگاههاى يكديگر و ارزيابى خوشبينانه، زمينه را
1.سرگذشت تقريب، ص ۱۳.
2.ر.ك: الوحدة الإسلامية فى الأحاديث المشتركة بين السنّة و الشيعة.
3.ر.ك: طلايه داران تقريب.