مناظره و وحدت در كتاب «نقض» - صفحه 449

با تكيه بر وجوه اشتراك است كه امكان متقاعد كردن طرف مقابل، وجود دارد. اين اصل، همان اصلى است كه در قرآن چنين مطرح مى‏شود:
(تَعالَوْا إلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ.۱
بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكى است، بايستيم).

اگر از همان ابتدا تنها و تنها بر نكات افتراق و اختلاف تكيه شود، ديگر نه راهى به وحدت نظر وجود دارد و نه راهى به حفظ سلامت فكر و اين همان نوع مناظره‏اى است كه دين اسلام نيز از آن بر حذر مى‏دارد.
در كتاب نقض نيز به اين اصل، كاملاً توجّه شده و چنان كه در بحث احتجاجات خواهيم آورد، عبد الجليل، چنانچه از اوّليات و محسوسات و فطريات (كه در نظر تمام ابناى بشر، قابل تأييد است) استفاده نكرده باشد، از مسلّمات و مشهورات و مقبولات نزد طرفين، استفاده نموده است. در بسيارى از موارد، از قرآن كريم مدد جسته و آن جا كه به رواياتْ متوسّل شده، رواياتى هستند كه در نزد شيعه و سنّى، قابل تأييدند. مثلاً آن جا كه مى‏گويد:
آنگه گفته است كه: «رسول خدا عليه السلام را "صلوات اللَّه عليه" نويسند و على را هم اين نويسند» جواب اين كلمات، آن است كه بخشايش آيد بر كسى كه تصنيف سازد و از لغت، اين مايه نداند كه معنى صلوات از خدا، رحمت باشد و از ملائكه، استغفار و از مؤمنان، دعا و بارى تعالى در قرآن عزيز، كمينه مسلمانى را كه مصيبت رسد، صلوات مى‏فرستد آن جا كه گفت: (الَّذينَ إذا أصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إنّا لِلَّهِ وَ إنّا إلَيْهِ راجِعُونَ * اُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ اُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ).۲
و به صلوات تنها قناعت نكرده و رحمة بر سر نهاده و به ديگر موضع، بر عموم همه مؤمنان را گفت: (هُوَ الَّذى يُصَلّى عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إلَى النُّورِ).۳
پس اگر روا باشد كه خداى تعالى بر ما صلوات فرستد، روا باشد كه ما و

1.سوره آل عمران، آيه ۶۴.

2.سوره بقره، آيه ۱۵۶ - ۱۵۷.

3.سوره احزاب، آيه ۴۳.

صفحه از 456