التقیة مجاملة الناس بما یعرفون، و ترک ما ینکرون حذراً من غوائلهم۱.
تقیه یعنی به نیکی معاشرت کردن با مردم به وسیله به جا آوردن آن چه میشناسند و ترک آن چه نمیشناسند، به خاطر دوری کردن از درد سرهای آنان است.
این تعریف نیز نمیتواند مانع اغیار باشد؛ زیرا جمله «ما یعرفون» و «ما ینکرون» ممکن است موافق حق باشد که دیگر تقیه نیست و نیز تقیه در این تعریف شامل تقیه سلبی نیست.
شیخ انصاری رحمه الله علیه از نوابغ شیعه (م1281ق) در تعریف آن چنین گفته است:
المراد منها التحفظ عن ضرر الغیر بموافقته فی قول او فعل مخالف للحق۲.
مراد از تقیه محافظت از خویش در برابر ضرر دیگری به وسیله موافقت نمودن با او در گفتار و یا رفتار مخالف حق است.
این تعریف نیز شامل برخی موارد تقیه مداراتی _ که جلوگیری از ضرر در آن راه ندارد _ نیست.
و برخی دیگر در تعریف آن چنین گفتهاند:
هی عبارة عن اظهار الموافقة مع الغیر فی قول او فعل او ترک فعل یجب علیه، حذراً من شره الذی یحتمل صدوره بالنسبة الیه، او بالنسبة الی من یحبه مع ثبوت کون ذلک القول، او ذلک الفعل، او ذلک الترک مخالفاً للحق عنده۳.
تقیه عبارت است از اظهار موافقت با دیگری در گفتار یا کردار و یا انجام ندادن کاری که واجب است؛ به خاطر پرهیز از شر آن فرد که احتمال وقوع آن به نسبت به خود او و یا کسانی که با مرتبط هستند؛ با فرض این که آن گفتار یا آن کار و یا ترک نزد او مخالف حق است.
اگر در همه این تعاریف دقت شود، در مییابیم که یک نکته مورد اتفاق تمام این اقوال است. آن نکته این است که تقیه در مرحله عمل با حفظ اعتقادات صورت میگیرد و کاملاً جنبه تظاهر دارد؛ به عبارت دیگر، چون انسان در مرحله اعتقاد کاملاً آزاد بوده و هیچ کس اطلاع و تسلطی بر نیت او ندارد، تقیه در آن مرحله معنا ندارد، بلکه تقیه فقط در نوع
1.. القواعد و الفوائد، ج۲، ص۱۵۵، قاعده ۲۰۸.
2.. رسالة فی التقیة، ص۳۷.
3.. القواعد الفقهیه، ج۵، ص۴۹.