آشکار دارای ثمره و فایده است؟ به عبارت دیگر، تقیه در سخنان معصومان علیهم السلام چه موجباتی دارد؟
در پاسخ به این سؤالات، اندیشمندان اسلامی، در بین کلمات خود، به مواردی چند اشاره نمودند۱ که به اختصار آنها را اشاره میکنیم:
1. حفظ افراد شیعه و نیز اجتماع شیعیان از خطرات؛ یکی از اسباب مهم در کتمان حکم واقعی _ که در روایات و کلمات بسیاری از علما به آن اشاره شده است _۲ حفظ شیعیان از خطرات گوناگونی که از ناحیه مخالفان و حکومتها متوجه آنان بوده است. توجه به شرایط زمان ائمه علیهم السلام و موقعیت شیعیان ما را به اهمیت این مورد آگاه میسازد.
2. حفظ موقعیت علمی امام علیه السلام نزد اهل سنت؛ گاه ائمه علیهم السلام در پاسخ به سائلی که از اهل سنت بوده است، پاسخی مطابق با مذهب آنان دادهاند و گاه در جلسهای که امام علیه السلام صحبت میکردند، افرادی از اهل سنت حضور داشتهاند و حضرت پاسخ را به تاخیر انداختهاند و یا امام علیه السلام ، با توجه به حضور آنها، طبق نظر آنها سخن گفتهاند. در این زمینه شواهدی در بین روایات رسیده است۳
3. رعایت شرایط خاص سیاسی و حکومتی؛ در تعابیر روایات، گاه دلیل مخفی نمودن حکم واقعی توسط امامان معصوم علیهم السلام شرایط خاص آن زمان بیان شده و تقیه از حکومت بدین سبب مورد تأکید واقع شده است۴
4. پرهیز از منتسب شدن به غلات و منحرفان؛ گاه معصومان علیهم السلام در جمعی قرار میگرفتند که برخی از غلات آن جا حضور داشتند و به واسطه حضور آنان، حکم کتمان میشد. غلات کسانی بودند که به واسطه انحراف فکری و عدم اهتمام به احکام شرعی، نسبت الوهیت و یا نبوت به ائمه میدادند. و امام علیه السلام به واسطه عدم تقویت فکر غلط آنان و عدم انتساب به این فکر انحرافی، واقعیات را چه بسا مطرح نمیکردند. مغیرة بن سعید و ابو الخطاب از این افراد بودند که بارها مورد انکار و لعن ائمه علیهم السلام قرار گرفتند.۵
1.. ر.ک: جوابات اهل الموصل، ص۴۸؛ رسائل المرتضی، ص۶۰؛ السراج الوهاج لدفع عجاج قاطعة الحاج، ص۱۱؛ الاقطاب الفقهیة علی مذهب الامامیة، ص۹۸؛ مقدمات الحدائق الناظرة؛ رسالة فی التقیة؛ الرافد فی علم الاصول؛ منتقی الاصول، ج۷، ص۳۴۵؛ تسدید الاصول، ج۲، ص۵۱۷؛ تقریرات اصول سید علی سیستانی(چاپ نشده).
2.. ر.ک: وسائل الشیعة، ج۱، ص۳۱۱؛ الاستبصار، ج۱، ص۷۱.
3.ر.ک: الکافی، ج۷، ص۹۴؛ تهذیب الاحکام، ج۹، ص۲۷۱؛ مدینة المعاجز، ج۵، ص۸۴.
4.ر.ک: تهذیب الاحکام، ج۹، ص۳۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۲۲.
5.. ر.ک: رجال الخاقانی، ص۲۰۹؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۹۱؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۲۹۹ و ۳۰۰.