روایات تقیهای در منابع امامیه یا نیست و یا آن قدر ناچیز است که قابل اعتنا نیست. در بررسی این امر باید توجه داشت که از طرفی در کتب استدلالی اکثر فقها در ذیل بسیاری از روایات، این تعبیر زیاد به چشم میخورد: «این حدیث تقیهای صادر شده است»1
این خود شاهدی است که آنان قایل به وجود اخبار تقیهای در بین احادیث هستند؛ ولی از طرفی، از برخی بزرگان نقل شده که آنها آوردن چنین اخباری را در کتب معتبر شیعه نپذیرفته، بلکه آن را انکار نمودهاند. در این باره به عبارت چند نفر از این اندیشمندان _ که یا قایل به این نظریه هستند و یا این قول به آنها نسبت داده شده است _ اشاره میکنیم و ضمن اشاره به ادله آنها به نقد آن میپردازیم:
اولین نفری که این گفتار به ایشان منسوب شده، مرحوم شیخ مفید است.
ایشان عبارتی در کتاب جوابات اهل الموصل آورده که به همین نظریه اشاره دارد. وی چنین فرموده است:
فان الذی یرد عنهم علی سبیل التقیة لا ینقله جمهور فقهائهم... و إنما ینقله الشكاک من الطوائف، و یرویه خصماؤهم فی المذهب؛2.
آن چه از ائمه علیهم السلام به عنوان تقیه وارد شده، عمده فقها آنها را نقل نکردهاند... و همانا اهل شک از طوایفی آنها را نقل کرده و دشمنان در عقیده آنها را ذکر کردند.
ایشان در این کلام، تنها ادعایی را مطرح کرده و هیچ اشارهای به دلیل این ادعا نکرده است.
از کسانی که این نظریه به ایشان منسوب شده است، مرحوم محقق حلی است. ایشان در کتاب معارج الاصول، پس از نقل کلام مرحوم شیخ طوسی در باره این که یکی از اسباب ترجیح روایات، مخالفت اهل سنت است، مرجحیت مخالفت عامه را در روایات انکار نموده و این کار را اثبات بحث علمی به وسیله خبر واحد دانسته است. ایشان میفرماید:
شیخ طوسی گفته است: زمانی که دو حدیث در عدالت راوی و عدد آن مساوی بود، به حدیث دورتر از فتوای اهل سنت عمل شود. و ظاهر این است که مرحوم شیخ طوسی به حدیثی از امام صادق علیه السلام استدلال کرده است و این امر علاوه بر این که اثبات مسأله علمی به واسطه خبر واحد بوده _ که اشکال آن
1.به عنوان نمونه در کناب جواهر الکلام، در یک استقصای ناقص، بیش از هزار بار این تعبیر آمده است.
2.. جوابات اهل الموصل، ص۴۸.