ب. جواب حلی: در پاسخ به ادعای اول ایشان باید گفت که:
اولاً، تعریف دقیقی از اصحاب خاص ارائه نشده است. آیا مقصود از آنها اصحاب اجماع۱ است؟ و منظور کسانی هستند که از سوی ائمه علیهم السلام در زمانهای مختلف
مورد تایید قرار گرفتهاند؟ و یا منظور افرادی هستند که بیشترین حدیث را از آن بزرگواران نقل کردهاند؟
ثانیاً، گر چه این گروه از اصحاب، اجمالاً با روایات و مشرب فقهی ائمه علیهم السلام آشنا بودهاند، اما این نکته به صورت کلی پذیرفته شده نیست؛ زیرا در کتب روایی به بسیاری از احادیث تقیهای و یا محمول بر تقیه برخورد میکنیم که در بین روایان آنها افرادی چون محمد بن مسلم، ابو بصیر، ابن ابی عمیر و... به چشم میخورد که اینان از اصحاب اجماع شمرده شدهاند؛ به عنوان مثال، راوی روایاتی چون هفده و یا هیجده روز بودن ایام نفاس و نیز تردد آن تا پنجاه روز۲ و نیز روایات مسح دو دست از مرفق تا سر انگشتان در تیمم،۳ محمد بن مسلم است و نیز روایت آمین گفتن پس از سوره حمد۴ از جمیل نقل شده است، که نام هر دو نفر در بین اصحاب اجماع ذکر شده است، و با اندکی تأمل روشن میشود که ظاهر این روایات به گونهای است که از عدم اطلاع راوی از تقیهای بودن آن حکایت دارد.
اما ادعای دوم مرحوم صاحب جواهر _ که اصحاب و نویسندگان کتاب، بر فرض شناخت روایات تقیهای، کتب خود را از آنها تصفیه کردهاند _ نیز قابل تأمل است؛ زیرا در بحث تدوین کتب حدیثی آمده که اصحاب ائمه علیهم السلام احادیث آن بزرگواران را _ که یا خود شنیده بودند و یا به یک واسطه، به دست آورده بودند _ در کتبی که «اصل» نامیده میشد،
1.. مراد از اصحاب اجماع هیجده نفری هستند که به تصریح کشی در کتاب رجال خود، امامیه بر تصحیح آنچه که از آنها نقل شده، اجماع نمودهاند. آن هیجده نفر عبارتاند: «زراره، معروف بن خربوذ، برید، ابوبصیر اسدی، فضیل بن یسار، محمد بن مسلم، جمیل بن دراج، عبد الله بن مسکان، عبد الله بن بکیر، حماد بن عیسی، حماد بن عثمان، ابان بن عثمان، یونس بن عبد الرحمن، صفوان بن یحیی، محمد بن ابی عمیر، عبد الله بن مغیره، حسن بن محبوب و احمد بن محمد بن ابی نصر» (کلیات فی علم الرجال، ص۱۶۳).
2.. وسائل الشیعه، ج۲، ص۶۱۴.
3.. تهذیب الاحکام، ج۱، ص۲۱۰: «سألت أبا عبد الله علیه السلام عن التیمم، فضرب بكفیه الارض ثم مسح بهما وجهه، ثم ضرب بشماله الارض، فمسح بها مرفقه إلی أطراف الاصابع».
4.. الاستبصار، ج۱، ص۳۱۸: «سألت ابا عبد الله علیه السلام عن قول الناس فی الصلاة جماعة حین یقرء فاتحة الکتاب «آمین»، قال علیه السلام ما احسنها». مرحوم شیخ طوسی میگوید: این حدیث باید بر تقیه حمل شود؛ زیرا اجماع فرقه امامیه بر ترک آمین بعد از اتمام سوره حمد است.