است. نمونه آن در دعای اول صحیفه سجادیه چنین است: امام علیه السلام در دو بند از این دعا با اشاره به رزاقیت خداوند و حاکمیتش بر بندگان عرضه میدارد که روزی بندگان دست خداست؛ کسی را قدرت کاستن یا افزودن آن نیست؛ همچنان که حساب عمر انسانها هم در اختیار اوست وکسی را توان تغییر اجل نیست؛ میفرماید:
وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لَا یَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ،
وَ لَا یَزِیدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِی الْحَیَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً، وَ نَصَبَ لَهُ
أَمَداً مَحْدُوداً۱.
بند نخست، تلمیحی است به چندین آیه از قبیل آیه 26 سوره رعد؛ آیه30 سوره اسراء؛ آیه21 سوره حجر؛ آیه12 سوره شوری؛ آیه39 سوره سبأ؛ آیه61 سوره هود و... و بند دوم، حداقل به دو آیه تلمیح دارد؛ آیه 145 سوره آل عمران و آیه34 سوره اعراف۲
ج. اقتباس (تضمین)۳
در فن بدیع، عبارت از آوردن آیهای از قرآن مجید یا حدیث است؛ بی آن که تصریح به اسناد شود؛ یعنی نگوید: «قال الله كذا» یا «قال رسول الله كذا»۴ كه پارهای آن را اقتباس نامیده و گروهی دیگر تضمین۵ این شیوه نیز به نوبه خود بر دو گونه است:
یکم. اقتباس صریح، در این شیوه، گوینده، گزارهای (عبارتی قرآنی) را با همان ساختار، بی هیچ گونه تغییر یا با اندک دگرگونی، در سخن خود میآورد۶
دوم. اقتباس اشاری۷ (حل یا تحلیل)، در این گونه گزارهای قرآنی (آیه) در متن آورده میشود؛ با ایجاد تغییر در لفظ یا ترکیب كه نمونههای این دو را در ادامه خواهیم آورد؛ چه این که مقصود اصلی در این مقاله بررسی وامگیری دعا از قرآن كریم بدین شیوه است.
انگیزههای اقتباس در دعا
بهره گیری ادعیه از قرآن بدین شیوه، با انگیزههای گوناگون انجام میگیرد: به قصد
1.صحیفه سجادیه، دعای نخست.
2.تعداد تلمیحات در ادعیه معصومان افزون از شمار است.
3.. و الاقتباس عندهم تضمین الكلام _ نثراً كان أو شعراً _ شیئاً من القرآن أو الحدیث، من غیر دلالة علی أنه منهما.
4.. مختصر المعانی، ص۳۰۸.
5.و غالب علماء البلاغة و غیرهم من أهل علوم القرآن و شراح الحدیث و كثیر من الفقهاء یسمون هذا الفن البلاغی _ الاقتباس_ تبعاً للرازی و ثمة جماعة یسمونه _ التضمین _، منهم ضیاء الدین ابن اثیر (ر.ک: الاقتباس؛ انواعه و احکامه).
6.تجلی قرآن و حدیث در شعر فارسی، ص۳۰.
7.. اثر القرآن الکریم فی الشعر الاندلسی، ص۳۲؛ معجم آیات الاقتباس، ص۸.