گونه‌شناسي هدايت الهي در قرآن و حديث - صفحه 17

إنَّ مِن أحَبِّ عِبادِ اللّه‏ِ إلَیهِ عَبداً أعانَهُ اللّه‏ُ عَلی نَفسِهِ، فَاستَشعَرَ الحُزنَ، و تَجَلبَبَ الخَوفَ، فَزَهَرَ مِصباحُ الهُدی فی قَلبِهِ، و أعَدَّ القِری لِیَومِهِ النّازِلِ بِهِ، فَقَرَّبَ عَلی نَفسِهِ البَعیدَ، و هَوَّنَ الشَّدیدَ. نَظَرَ فَأَبصَرَ، و ذَكَرَ فَاستَكثَرَ، وَ ارتَوی مِن عَذبٍ فُراتٍ سُهِّلَت لَهُ مَوارِدُهُ، فَشَرِبَ نَهَلاً،۱و سَلَکَ سَبیلاً جَدَدا.۲قَد خَلَعَ سَرابیلَ الشَّهَواتِ، و تَخَلّی مِنَ الهُمومِ، إلاّ هَمّاً واحِداً انفَرَدَ بِهِ، فَخَرَجَ مِن صِفَةِ العَمی و مُشارَكَةِ أهلِ الهَوی، و صارَ مِن مفاتیحِ أبوابِ الهُدی، و مَغالیقِ أبوابِ الرَّدی. قَد أبصَرَ طَریقَهُ، و سَلَکَ سَبیلَهُ، و عَرَفَ مَنارَهُ، و قَطَعَ غِمارَهُ، وَ استَمسَکَ مِنَ العُری بِأَوثَقِها، و مِنَ الحِبالِ بِأَمتَنِها، فَهُوَ مِنَ الیَقینِ عَلی مِثلِ ضَوءِ الشَّمسِ۳؛
از محبوب‏ترینِ بندگان خدا در نزد او، بنده‏ای است كه خداوند، او را در برابر نفسش یاری كرده است. در نتیجه، آن بنده، اندوه را جامه زیرین خویش قرار داده است و ترس [از خدا و عذاب الهی] را جامه رویین خود. چراغ هدایت، در دل او افروخته گشته است و وسایل پذیرایی را برای روزی كه میهمانش می‏شود (پس از مرگ و روز قیامت)، آماده ساخته است. دور را در نظر خویش، نزدیک، و سخت را آسان نموده است. نگریست و دید، و [خدا و قیامت را] یاد كرد و [بر عمل و تلاش خود] افزود، و از چشمه شیرین و گوارایی كه آبشخورهایش برای او هموار شده است، نوشید و سیر نوشید، و راه همواری را پویید، جامه خواهش‏ها را [از تن نفس خویش] بركَنْده است و از هر آرمانی تهی شده است، مگر یک آرمان كه خود را در آن منحصر كرده است. بدین سبب، از كوری [باطنی] و مشاركت با هوسرانان، بیرون آمده است و خود، از كلیدهای درهای هدایت و قفل‏های دریای هلاكت شده است. مسیر خویش را دیده است و راه خود را پیموده است و نشانه‏های راهش را شناخته است و سختی‏ها و خطرهای آن را درنوردیده است و به محكم‏ترین حلقه‏ها و استوارترین ریسمان‏ها، چنگ آویخته است. پس یقینی به روشنی پرتو خورشید دارد.
آیات دیگری نیز به این نوع هدایت اشاره دارند؛ مانند:
وَ إِن تُطِیعُوهُ تهْتَدُوا۴؛

1.. ‏یقال: أنهلتُهُ، إذا سقَیتَه حتّی‏ رَوِی، و نَهِلَ البعیرُ نَهَلاً، شرب الشرب الأوّل حتّی‏ رَوِی‏ فهو ناهِل (المصباح المنیر، ص۶۲۸ «نهل»).

2.. ‏المكانُ الجَدَدُ، أی المستوی من الأرض (النهایة، ج۱، ص۲۴۵ «جدد»). در اینجا به عنوان استعاره به کار رفته است.

3.. ‏نهج البلاغة، خطبه۸۷؛ أعلام الدین، ص۱۲۷؛ شرح ابن میثم علی‏ مئة كلمة للجاحظ، ص۲۲۸؛ ‏‏بحارالأنوار، ج۲، ص۵۶، ح۳۶.

4.. ‏سوره نور، آیه۵۴.

صفحه از 21