نقدي بر مقاله (دروغ پردازان در حوزه حديث شيعه) - صفحه 122

و روايات آن جعلى نيست و آنچه كه در آن تخليط و تدليس شده، نسبتِ آن به «أبان بن أبى عياش» قطعى نيست، بهتر آن است كه «أبان» را در شمار «دروغ پردازانِ حوزه حديث شيعه» نياوريم و او را به جايگاه اصلى اش بازگردانيم. او تابعى و از راويان عامّه است؛ از حسن بصرى و اَنس بن مالك روايت كرده، و درباره وى گفته اند: «چيزهايى را كه از حسن شنيده، از قول اَنس روايت نموده است». و بدين خاطر، ضعيفش دانسته اند. ۱ و بعيد نيست كه تضعيف او از سوى ابن غضائرى و شيخ، نيز بدين خاطر باشد.
2ـ نويسنده محترم، در صفحه162، درمعرّفى أحمد بن محمّد بن سيّار، آورده است: شيوخ قمى فقط در مورد كتاب نوا درالحكمة(كه او نقل كرده است)، استثنا قائل شده اند وآن را ضعيف ندانسته اند.
عرض مى كنم: كتاب نوا درالحكمة را سيّارى نقل نكرده است. اين كتاب، تأليف محمّد بن احمد بن يحيى بوده كه خودش ثقه و مورد اعتماد است، ولى چون از ضعفا روايت كرده و به مراسيل اعتماد نموده و در گرفتن حديث از هر كه شد باكى نداشته، شيوخ قمى كتابش را مورد نقد و بررسى قرارداده و روايات «سيّارى» و ديگر ضعفا(مانند: محمّد بن على أبوسمينة و محمّد بن موسى همدانى و …) را از كتاب او استثنا كرده و ضعيف دانسته و نپذيرفته و روايت نكرده اند. ۲
نجاشى(رجالى معروف و خرّيت فن) درباره مؤلّف نوا درالحكمة گويد:
محمد بن احمد بن يحيى بن عمران، در حديثْ ثقه است؛ جز اينكه اصحاب ما گفته اند: او از ضعفا روايت مى كند و به مراسيل اعتماد مى نمايد و باكى ندارد كه روايت را از چه كسى بگيرد. و محمّد بن الحسن بن الوليد [شيخِ شيخ صدوق] آنچه را كه محمّد بن احمد بن يحيى از محمّد بن موسى همدانى روايت كرده، و آنچه را كه

1.مراجعه كنيد: ميزان الاعتدال، ذهبى ، ج ۱ ، ص ۱۰ - ۱۵؛ تهذيب التهذيب ، ابن حجر، ج ۱ ، ص ۹۷-۱۰۱؛ تهذيب الكمال، مزّى ،ج۲ ، ص ۱۹-۲۳و....

2.معجم رجال الحديث، ج ۱۵،ص ۵۱ شماره ۱۰۱۶۰.

صفحه از 124