تعامل سیاق با روایات در تفسیر المیزان
ابراهیم نصرالله پور علمداری ۱
چکیده
با وجود این که المیزان نمونه کاملی از یک تفسیر قرآن به قرآن است، روایات حدود یک ششم این تفسیر را در بر میگیرد که در خور تأمل و توجه است. از قواعد مهم تفسیری _ که صاحب المیزان، به طور گسترده در تعیین معنای آیات از آن بهره جسته _ قاعده «سیاق» است. در بحث روایی این تفسیر، تعاملی جدی و تأمل برانگیز میان سیاق و روایات ایجاد شده است که تدبر در آن، راه روشنی فراروی پژوهشگران تفسیر اثری گشوده و شاخصههایی برای نقد و بررسی روایات مأثور به دست میدهد. در این مقاله، پنج گونه تعامل عمده، میان سیاق با این روایات معرفی میشود که عبارتاند از:
1. کارکرد سیاق در رد یا پذیرش روایات تفسیری،
2. کارکرد سیاق در رد یا پذیرش روایات ناظر به مباحث علوم قرآنی و تفسیر،
3. ترجیح آیه یا روایت بر روایت دیگر با تکیه بر سیاق،
۴. تعامل سیاق با اقوال مفسرین و احتمالات متعدد مستند به روایت،
۵. عدم پذیرش دلالت سیاق آیه به سبب روایات صحیح.
کلیدواژهها: المیزان، روایات، علامه طباطبایی، سیاق، تعامل سیاق با روایات.
درآمد
شاخصه اصلی تفسیر المیزان استفاده از قرآن به عنوان منبع اصلی تفسیر است. در این تفسیر ابتدا آیات در پرتو آیاتِ دیگر تفسیر شده و سپس سنّت مورد مطالعه قرار گرفته و در صورت همراهی آن با نصّ، مؤید فهم آیات قرار میگیرد. از این رو، میتوان گفت هر چند صاحب المیزان با نگرشی روششناختی به روایات اهل بیت علیهم السلام نگریسته و ابعاد ژرف و عمیق بیانات قرآنی را در آنها جست و جو میكند اما سنت محور اصلی این تفسیر نیست.
1.دانشجوی دکتری رشتهی مدرسی معارف اسلامی گرایش قرآن و متون اسلامی دانشگاه قرآن و حدیث.