علامه طباطبایی در مواجهه با مشكلات روایات اسباب نزول، به نقادی آنها میپردازد. مهمترین ملاک برای تشخیص سبب نزول بودن روایت، «انطباق آن بر آیه به لحاظ سیاق، مضمون و لحن» است. البته دو ملاک دیگر _ که عبارتاند از: «موافقت با زمان نزول آیه» و «تعارض با قرآن، سنت و عقل» _ نیز در کشف جعلی بودن روایات سبب نزول مورد توجه علامه بوده است ۱.
در این بخش، تعاملِ میان سیاق با روایاتِ ناظر به اسباب نزول در دو دسته كلّی: «ردّ روایات سبب نزول با كمک سیاق» و «پذیرش روایات سبب نزول با كمک سیاق»، به همراه زیر شاخههایشان ارائه میگردد.
ردّ روایات سبب نزول با كمک سیاق
علامه در بحث روایی در تعامل با سیاق در سه گونه به ردّ روایات سبب نزول میپردازد كه در ذیل از نظر میگذرد:
1. ردّ روایت سبب نزول به دلیل عدم انطباق و سازگاری آن با سیاق آیات
قسمت اعظم ردّ روایات اسباب نزول در المیزان در این بخش میگنجد و علامه با تعابیر مختلفی این مطلب را یادآور میشود؛ مانند: «عدم مساعدة السیاق علی ذلك»، «لا یلائم سیاق آیات السورة» و «السیاقُ یأبی ذلك» و... كه تفصیل آنها از نظر میگذرد:
نمونه 1
علامه طباطبایی در بحث روایی ذیل آیه (وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ...)۲ دو روایت را _ كه ذیلِ آیه مطرح است _ میآورد كه یكی از مروان بن الحكم است و میگوید عدهای از مردان به خاطر زنان در صفهای متأخّر میایستادند و دیگری از ابن عباس بوده كه در آن آمده، زنی در پسِ حضرت رسول صلی الله علیه وآله نماز میخواند، در حالی كه از زیبا رویان بود و عدهای از مردم برای این كه او را نبیند (به گناه نیفتد)، در صفوف اوّلیه میایستادند و برخی برای نظر انداختن به اندام زن در صفوفِ پایانی میایستادند كه این آیه شریفه نازل شد. ایشان مضمون دو روایت را در سبب نزول آیه شریفه غیر منطبق با لفظ و سیاق آیه میداند و به دلیل عدم انطباق مضمونش با سیاق آیات _ كه ظاهر است _ روایات را ردّ میكند ۳.
نمونه 2
علامه طباطبایی ذیل آیه (وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ)۴ روایتی را از تفسیر القمی آورده كه میگوید:
1.«علامه طباطبایی و معیارهای فهم و نقد احادیث اسباب النزول»، ص۸۲ _ ۸۳
2.حجر/۲۴
3.المیزان، ج۱۲، ص۱۴۹
4.انعام/۲۶