تعامل سياق با روايات در تفسير الميزان - صفحه 87

به نصب «یقول» و هم به رفع آن قراءت شده است و هر دو معنا صحیح است، اما قراءت دوم متناسب با سیاق است۱۲.
علامه برخی اوقات به وسیله سیاق، قراءت مشهور را راجح و برخی اوقات آن را مرجوح می‌داند.۳

تعامل سیاق با روایات در تعیین نوع روایت؛ تفسیری یا جری و تطبیق

اصطلاح «جری و تطبیق» در سراسر المیزان استعمال شده است و علامه آن را مأخوذ از قول أئمه علیهم السلام می‌داند ۴. ایشان در این باره معتقد است که سلیقه أئمه علیهم السلام این گونه بوده که همواره آیه‏ای از قرآن را بر مواردی که قابل انطباق با آن باشد، تطبیق می‌کنند؛ هر چند که ارتباطی با مورد نزول آیه نداشته باشد و عقل هم همین سلیقه و روش را صحیح می‌داند؛ زیرا قرآن برای هدایت همه انسان‏‏ها در همه ادوار نازل شده است ۵. در این مجال، تعاملی را که علامه میان روایات تفسیری و جری و تطبیق با سیاق ایجاد می‌کند، به اختصار از نظر می‌گذرانیم:

نمونه 1

علامه ذیل آیه (إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ)۶ روایتی را از امام صادق علیه السلام به نقل از تفسیر القمی می‌آورد كه فرمود: گردنهایشان، یعنی گردن‏های بنی امیه، با آمدن صیحهای آسمانی به نام صاحب الامر، نرم و خاضع می‌شود. صاحب المیزان با بیان این كه این روایت در كتبی دیگری همچون روضة الكافی و كمال الدین (صدوق) و الارشاد (مفید) و غیره آمده است، می‌فرماید:
و الظاهر أنه من قبیل الجری دون التفسیر لعدم مساعدة سیاق الآیة علیه۷.
یعنی چون سیاق آیه كمكی در جهت تفسیری بودن روایت نمی‌كند، از این رو می‌توان گفت آن را از قبیل جری و تطبیق پذیرفت. همان طور كه ملاحظه شد، علامه به كمک سیاق آیه، تفسیری بودن روایت را رد می‌كند و تطبیقی بودن آن را می‌پذیرد.

1.همان، ج۲، ص۱۵۹

2.. برای مطالعه موارد بيشتر ر. ک: همان، ج۱، ص۱۳۳؛ ج۴، ص۱۳۷؛ ج۹، ص۵۰؛ ج۱۰، ص۱۹۸؛ ج۱۳، ص۶۲؛ ج۱۴، ص۳۶.

3.. برای مشاهده موارد بیشتر ر.ك: همان، ج۳، ص۱۳؛ ج۹، ص۳۷۲؛ ج۹، ص۵۰؛ ج۱۰، ص۳۶؛ ج۱۲، ص۱۶۵؛ ج۱۳، ص۳۱۷؛ ج۲۰، ص۴۰.

4.همان، ج۱، ص۴۱

5.همان، ج۱، ص۶۷

6.شعراء/۴

7.همان، ج۷، ص۱۱۰

صفحه از 96