با این كه علامه از قایلان به تأویل در عرف قرآن كریم هستند و به نظریهپردازی در این زمینه دست زدهاند، امّا در این موضع، به دلیل عدم مساعدت سیاق بر معنای تأویلی ارائه شده توسط روایت، آن را ردّ میكند و معتقد است این انطباق خالی از خفا و ابهام نیست.
تعامل نوع سوم: ترجیح آیه یا روایت بر روایتی دیگر با تكیه بر سیاق
در این قسمت، به آن دسته از تعاملات _ كه میان روایات و سیاق اتفاق میافتد و نتیجه آن نزد علامه منجر به یک ترجیح میشود _ اشاره میكنیم كه این ترجیحات عبارتاند از:
_ ترجیح ظهور سیاقی آیه بر روایت،
_ ترجیح یک روایت به هنگام تعارض روایات با توجه به سیاق،
_ ترجیح روایت اهل سنت بر شیعه به دلالت سیاق.
كه شرح آن در ذیل از نظر میگذرد:
ترجیح ظهور سیاقی آیه بر روایت
علامه در موارد تقابل ظهور سیاقی آیه و ظهور روایت، ظهور سیاقی آیه را ارجح میداند؛ به عنوان نمونه:
علامه ذیل آیه (الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ يِنقُضُونَ الْمِيثَاقَ)۱ روایتی را از قتادة از الدر المنثور نقل میكند:
بر شما باد كه وفای به عهد كنید و میثاق را نشكنید، چون خداوند از آن نهی كرده است و در باره این نقض، به شدیدترین وجه اعلام خطر كرده و آن را در حدود بیست و اندی آیه به عنوان خیرخواهی شما آورده و حجت بر شما قرار داده و اهل علم و فهم و عقل میدانند كه عظمت هر چیزی به مقداری است كه خدا عظمتش داده باشد. و از رسول خدا صلی الله علیه وآله برای ما نقل كردهاند كه در خطبه خود فرمود: ایمان ندارد كسی كه امانتدار نیست و دین ندارد، آن كس كه به عهد خود پایبند نیست۲.
مرحوم طباطبایی ذیل این روایت میگوید:
ظاهر كلام حمل العهد و المیثاق فی الآیة الكریمة علی ما یدور بین الناس أنفسهم و قد عرفت إن ظاهر السیاق خلافه۳.
از ظاهر این روایت برمیآید كه قتاده، عهد و میثاق را بر عهد و میثاقهای دائر میان مردم حمل كرده؛ در حالی كه ظاهر سیاق آیه مخالف این معناست. ایشان در بخش «بیان» به این ظهور سیاقی اشاره میكند كه قسمت دوم آیه (لاَ يِنقُضُونَ الْمِيثَاقَ) عطف تفسیری بر جمله اول آن (الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ) است. پس مراد از میثاقی كه نقض نمیكنند، همان عهداللهی است كه به