خاص هر کلمه در یک قالب ترکیبی برای افاده معنایی وضع شده است. آنچه که در ذیل این عنوان گنجانده شده مباحث زیر است:
1. علم لغت
یکی از علوم مورد نیاز تفسیر، علم لغت است؛ به دلیل این که قرآن مانند دیگر متون مجموعهای از واژهها است که در قالب جملات بیان شده و واژههای زیادی در قرآن به صورت مترادف، مشترک لفظی، مشترک معنوی، یا به صورت حقیقت یا مجاز و استعاره و کنایه به کار رفته است. طبیعتاً فهم این واژهها نقش مؤثری در تفسیر دارد. نکتهای که ضرورت دانستن علم لغت را برای تفسیر روشن میکند، این است که این لغات در زمان نزول، کاربردهای مختلفی داشتند که آشنایی با این کاربردها به فهم آیات کمک زیادی میکند؛ حتی یک لغت در حالتهای مختلف با قیدهای گوناگون معانی مختلفی پیدا میکند. البته کلام ما به این معنا نیست که یک مفسر باید حتماً خود یک لغوی باشد؛ چرا که اکثر مفسران لغوی نبودهاند، ولی تسلط بر لغات داشته باشد. یکی از مباحثی که ذیل عنوان علم لغت گنجانده شده است، بحث اشتراک لفظی است که در زیر به توضیح آن میپردازیم:
تبیین اشتراک لفظی
بخش مهمی از فرهنگ لغت عرب را لغات مشترک لفظی شکل میدهد. از این رو، وجود مشترک لفظی در لغت عرب قابل انکار نیست؛ اما این که مشترک لفظی در قرآن نیز وجود دارد یا نه، موضوعی است که مورد بحث بوده است. عدهای معتقدند که در قرآن مشترک لفظی وجود ندارد؛ در حالی که بیشتر عالمان اصولی وجود مشترک لفظی در قرآن را روا و تحقق یافته میدانند؛ که آنچه از این دست وجود دارد، همان لغات اضداد، مترادف، وجوه و نظایر و... خواهد بود.
مفهوم اشتراک
اشتراک در لغت به معنای انبازی کردن، به یکدیگر نزدیک شدن و... آمده است؛ اما در اصطلاح علمای لغت و منطق و اصول و زبانشناسان تعاریف گوناگون از آن ارائه شده است.
سیبویه در تعریف اشتراک لفظی مینویسد:
اتفاق اللفظین و المعنی مختلف۱.
ابن فارس در تعریف اشتراک لفظی مینویسد:
اتفاق اللفظ و اختلاف المعنی۲.