روش‌شناسي معصومان عليهم السلام در تفسير لغوي قرآن کريم - صفحه 47

گفته شده که چون اسم بر مسمی محیط است و مسمی تحت عنوان اسم جای می‏گیرد و به وسیله آن خوانده می‏شود ۱. همچنین در باره ارتباط معنایی ریشه وسم و کلمه اسم آورده‏‏اند که سمه۲ به معنای علامت است. پس اسم مانند علامتی معرف مسمی خود است ۳.۴ اکثر محققانی که نظرشان مطرح شد، اسم را از ریشه وسم یا سمو گرفتند؛ اما صاحب التحقیق این واژه را ماخوذ از واژه (شما) آرامی و عبری می‏داند ۵. آنچه که از طریق نقل به ما رسیده و در کلام امام رضا علیه السلام هویداست، نشان دهنده این است که امام این واژه را از ریشه وسم می‏دانند. اگر این حدیث با همین کلمات از امام صادر شده باشد، نظر ایشان بر نظر لغویون ترجیح دارد؛ زیرا معصومان امیران کلام هستند.
در روایتی دیگر از امام باقر علیه السلام آمده است: مسکین از مسکنه المساله مشتق شده است ۶.۷

3. علم نحو

ابتدا به تعریف علم نحو می‌پردازیم. نحو در لغت به معنای طریق، جهت، قصد است. وقتی گفته می‌شود نحا نحو أی قصده ۸. علم نحو دانش چگونگی ترکیب واژه‏‏های یک جمله یا جملات یک گفتار و شناخت نقش هر یک از آنها در یک متن است. همچنین در تعریف علم نحو گفته شده:
علم یبحث فیه عن احوال اواخر الکلم اعراباً و بناءً ۹.
از علم نحو در روایات با عنوان اعراب نام برده شده است. اعراب در لغت به معنای روشن و آشکار ساختن است ۱۰. واژه إِعْرَاب در سخن علمای نحو به حركات و سكونی كه در آخر كلمات هست و تغيير می‏كند، گفته می‏شود ۱۱.
از پیامبر نقل شده که: «أعربوا القرآن، و التمسوا غرائبه‏» ۱۲. عده‏ای این را به معنای علم نحو امروزی گرفته‌اند. در باره علم نحو هم به نظر می‌رسد در نیاز تفسیر به این علم بحث و اختلافی نباشد. همان طور که گفته شد، نحو در واقع، عبارت است از قواعدی که مربوط به هیأت ترکیبی کلمات و پی بردن به ساخت ترکیب کلمات است. برای کشف معنای صحیح قطعاً پی بردن به این قواعد ضروری است و روشن است که قرآن به زبان عربی نوشته شده و بدون

1.همان

2.. سمه به معنای علامت یا نشانه از ریشه وسم است اسم را از ریشه سمه با نظر به مصدر آن یا وسم با نظر به ریشه آن می‏دانند.

3.مفاتیح الغیب، ج۱، ص۱۱۱

4.. اصل الاسم وسم من سمه و هی العلامه لان الاسم علامه لمن وضع له.

5.التحقیق، ج۱۲، ص۱۲۱

6.مجمع البیان، ج۳، ص۴۱

7.. أنّ المسكين مشتق من المسكنة بالمسألة.

8.العین، ج۳، ص۳۰۲

9.شرح شافیه ابن حاجب، ج۱، ص۶

10.المفردات، ص۵۵۷

11.همان

12.الحیاة، ج۲، ص۲۰۸

صفحه از 66