مقدمه
طبع شما بلغمی است(!)، چایی نخورید، نمک دریا بخورید، از خمیردندان استفاده نکنید، از قابلمه مسی استفاده کنید، در دیگ پخت غذا نعل اسب بیندازید(!)، تمامی بیماریهایتان را با حجامت درمان کنید و... . اینها و صدها توصیه شبیه این موارد، نسخههایی است که امروزه به نام طب اسلامی برای افراد پیچیده میشود. مطرحکنندگان این طب، طیفهای گوناگونی را تشکیل میدهند. در این میان برخی از منادیان طب اسلامی، آن را به عنوان جایگزینی برای پزشکی جدید مطرح میکنند. پیشفرض بسیاری از ایشان این است که دین اسلام برای زندگی انسان برنامه جامعی دارد، به گونهای است که حتی از نیازهای پزشکی _ درمانی مسلمانان نیز غفلت نشده است؛ بنابراین، دین اسلام پاسخگوی تمامی مشکلات پزشکی مسلمانان است. بر همین اساس، ایشان معتقدند روش درمان بیماریهای جسمی را باید از منابع اسلامی جویا شد، نه از دانشمندان غیرمسلمان غربی، چراکه در دین هر آنچه واقعاً برای انسان مفید بوده، بیان شده است و علومی که از دین به دست نیامده باشد، یا اصلاً علم نیستند و یا بیفایده و بلکه مضر هستند!۱
ایشان با نفی پزشکی جدید، برای ارائه نظام پزشکی اسلامی، به منابعی مانند قرآن، احادیث پزشکی معصومان علیهم السلام و کتب پزشکان مسلمان دوران تمدن اسلامی، استناد میکنند. مقاله حاضر در صدد بررسی مستندات و منابع این جریانات است. همچنین به نقد مفروضات و روشهای ایشان در استفاده از این منابع میپردازیم، با
1.. برای نمونه، دقت در جملات ذیل که عیناً از زبان برخی فعالان منتسب به طب اسلامی است، میتواند روشنکنندۀ تفکرات ایشان باشد:
_ دینی كه توانایی درمان زخم ساده را ندارد، چگونه ادعا میكند كه شما را تا عرش الهی بالا میبرد! (دکتر خیراندیش،www.hejamat.ir)
_ وقتی مرجعتقلید در انگلیس درمان میشود، این چه ادعای اسلامی است؟! (همو، همان)
_ من همیشه گفتهام که اگر ۱۲۴ هزار پیغمبر ۱۲۴ هزار نکته گفته باشند، و به هر کدام از ایشان یک نکته از طرف پروردگار الهام شده باشد، کار طب تمام است؛ یعنی طب تکمیل شده و به کمال خود رسیده است!(دکتر روازاده، مصاحبه با نشریۀ پنجره، شماره ۱۲۹)
_ اگر ما بگوییم اسلام طب ندارد، باید بگوییم که انسان طب نداشته است! (همان)
_ غیر از این(طب ناشی از علم خدایی)، هر چیزی که امروزه به عنوان طب مطرح است، قطعاً برای بشر مضر است.(همان)
_ و....