بر این علوم، داشته باشد؟
_ آیا قرآنکریم و پیشوایان دینی در صدد ارائه نظام طبی بودهاند؟
_ سیره نبوی صلی الله علیه و آله و اهلبیت بزرگوار ایشان علیهم السلام در هنگام بیماری چگونه بوده است؟
_ اعتبار احادیث پزشکی نقل شده از معصومان علیهم السلام چگونه است؟ روش صحیح ارزیابی این روایات چیست؟
_ آیا مسلمانان باید پاسخ مسائل پزشکی خود را نیز، الزاماً از دین اسلام طلب کنند؟
_ اسلامیدانستن طب سنتی مسلمانان، به چه میزان صحیح است؟
اینها پرسشهایی است که به لطف خداوند متعال در این مقال، در صدد یافتن پاسخی اجمالی برای آنها هستیم.
بررسی مستندات منادیان طب اسلامی
قرآنکریم، روایات معصومان علیهم السلام و تراث اطبای مسلمان، منابع مورد استناد منادیان طب اسلامی است. در ادامه، به بررسی صحت و سقم پیشفرضها و روشهای بهرهگیری از این منابع، میپردازیم.
قرآن کریم
گروهی از منادیان طب اسلامی، در تلاش برای استخراج نظام پزشکی از قرآن کریم هستند. ایشان برای اثبات عقیده خویش، به آیه 89 سوره «نحل» (نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبیاَناً لِّکلُِّ شىَْءٍ)استناد کرده۱ و برداشتهای خود از قرآن را به عنوان طب قرآنی مطرح میکنند. به نظر نگارنده، این برداشت از آیه و این نوع نگاه به قرآن مجید، صحیح نیست. توضیح اینکه هدف از نزول این کتاب شریف، تربیت معنوی و هدایت انسانها به سوی سعادت و کمال است و در این راه، بیان علوم تجربی و قضایای علمی، ضرورتی ندارد، چراکه انسان برخوردار از موهبت الهی «عقل» است و خود میتواند با تدبیر و تجربه و البته جهتدهی کلی دین، پاسخ مسائل تجربی مورد نیازش را به دست آورد. بنابراین منظور از «کلُِّ شىَْءٍ» در آیه مزبور، همه
1.. برای نمونه، آقای جمشید خدادادی، که خود را مبتکر طب قرآنی میداند و مؤسسه «طب قرآنی و مائده آسمانی» را تأسیس کرده است و با این عنوان کلاس برگزار و کتاب منتشر میکند، برای منبع بودن قرآن در علم طب، به این آیه استناد میکند. (www.tebbeghorani.com)