از طبابت راويان تا درايت حکيمان - صفحه 160

حتی ممکن است اصلِ انتساب کتابِ حدیثیِ طبی نیز مورد تردید جدی واقع شود؛ برای مثال برخی از محققان انتساب کتاب طبّ‌الرضا یا همان رساله ذهبیّه را که از مستندات مورد توجه جریانات مذکور است، مورد بررسی و اعتبارسنجی قرار داده و چنین نتیجه‌گیری کردند:
انتساب کتاب الرسالة الذهبیه موجود، به امام رضا علیه السلام ثابت نیست و نمی‌توان با آن به عنوان «سنت» روبه‌رو شد و بدان عمل کرد، زیرا افزون بر تضعیف راوی اول، افتادگی در اسناد نیز دارد و ممکن است به تحریف یا تصحیف دچار شده باشد. قرائن درون‌متنی و برون‌متنی نیز اعتماد بر این رساله را کاهش می‌دهد. نا‌آشناییِ فقهای پیشین و حتی اطبای شیعه با این کتاب، هم‌سان بودن آن با دیگر آثار پزشکی نگاشته‌شده در آن دوره، تنافی برخی از مطالب آن با یافته‌های روایی و پزشکی، تجویز خوردن «تریاق فاروق» در غیر حالت ضرورت و اضطرار، با وجود آن که از اجزای حرام و نجس تشکیل شده است و... از قرائنی است که اعتماد بر این متن را کاهش می‌دهد.۱
پس از بررسی اجمالی اصل صدور این احادیث، لزوم دقت در انتساب این روایات به معصومان علیهم السلام ، روشن شد. اکنون به بررسی موانع فهم مراد اصلی معصوم علیه السلام و نکات لازم توجه در تعیین دلالت و جهت صدور این روایات می‌پردازیم.

بررسی اجمالی دلالت روایات پزشکی

حتی اگر بپذیریم که روایات پزشکی معصومان علیهم السلام بدون اشتباه راوی و کاتب و بدون کم و زیاد شدن، در کتب ثبت شده و به دست ما رسیده است، باز هم به سادگی نمی‌توان گفت، این نسخه الهی معصومان علیهم السلام برای هر بیماری است که به این مرض دچار شده، بلکه تعیین دلالت قطعی این روایات و مشخص کردن مراد اصلی معصوم علیه السلام ، خود مرحله‌ای است دشوار و نیازمند علم، تجربه و تأمل. این نکته،‌ به ویژه در بهره‌گیری از احادیث طبی، هیچ‌گاه نباید مورد غفلت و بی‌توجهی واقع شود. علمای سلف و محدثان بزرگوار شیعه نیز بدین نکته متوجه و متفطن بوده‌اند. برای مثال جناب شیخ صدوق رحمة الله علیه ، با همه تعبدشان به اخبار، اعتقاد خود را درباره احادیث طبی چنین بیان می‌کنند:

1.. مقاله «پژوهشی در اعتبار رساله ذهبیّه». همچنین نک: دانش حدیث، ص۶۶.

صفحه از 172