دانش طب و علوم همگن آن، که زاییده روش تجربی و عقلانی است، گستردگی خاصی دارد. بیشک، این ادعا که تمام نیازهای بشر در این عرصه از سنت علوی برآورده شود، ادعایی اثباتناشدنی است؛ البته پیشوایان دین اسلام با علم لدنی و ارتباط با عالم غیب، از علوم گوناگونی چون علم طب و بهداشت برخوردارند، اما در آنچه از سنت و سیره آنان به دست ما رسیده است، نمیتوان پاسخ تمام پرسشهای پزشکی را جویا شد.۱
پس بحث جایگزینی طب درمانیِ برآمده از نصوص اسلامی با پزشکی جدید، نمیتواند بحث صحیح و معتبری باشد، یعنی کمیت و کیفیت احادیثی که به دست ما رسیده، به گونهای نیست که با آن نظام جامع پزشکی اسلامی، ارائه دهیم.
گروهی دیگر از منادیان طب اسلامی، بهجای قرآن و حدیث _ که بحث آن گذشت _ ، به کتب پزشکان در طول دوران تمدن اسلامی استناد میکنند. در ادامه ادعای اسلامیبودن طب برآمده از این منابع، بررسی میشود.
استناد به کتب پزشکان دوران تمدن اسلامی
گروه بسیاری از منادیان طب اسلامی به جای استناد به منابع اسلامی، یعنی قرآن، سنت و حدیث، به کتب پزشکان مسلمان و یا حتی غیرمسلمان!۲ در طول دوران تمدن اسلامی استناد میکنند. در حالی که مطالب خلاف شریعت اسلامی در کتب ایشان کم نیست؛ برای نمونه، خوردن محرماتی مثل: گِل و خاک، گوشت افعی، تخم لاکپشت، بیضه بعضی حیوانات، شراب، آب سرگین الاغ، گوشت و خون خرس، خون بز و... از نسخههایی است که در طب سنتی تجویز شده۳ و در کتب بزرگان این طب وجود دارد. برای مثال، در کتاب قانون، درباره «شراب»، چنین آمده:
أجوده العتیق الرقیق الصافی العنبی، و یختلف تناوله بحسب الأمزجة... و الأفضل أن یأخذ الإنسان من الشراب بقدر معتدل، إذ فی إکثاره مضرة عظیمة ... .
و در ادامه، اثرات درمانی مختلف آن ذکر شده است.۴ این در حالی است که در
1.. دانشنامۀ امام علی علیه السلام ، ج۳، ص۱۲۴ (مقالۀ «قلمرو دین» به قلم حجةالاسلاموالمسلمین دکترعبدالحسین خسروپناه).
2.. برای مثال زکریای رازی، که از بزرگان طب سنتی ایرانی است، بنا بر برخی اقوال، نبوت را قبول نداشته است.
3.. ر.ک: مقاله «معرفی و نقد دایرةالمعارف طب اسلامی».
4.. نک: القانون فی الطب، ج۲، ص۱۴۸.