برخی گفتهاند: آنکه فطحی است اسحاقبنعمار ساباطی است، نه صیرفی، چرا که اسحاقبنعمارصیرفی از ثقات و بزرگان بوده و فطحی نبوده است، اما درست آن است که این دو، یکی هستند که گاهی به شهرش (ساباط مدائن) گاهی به شغلش (صرافت) نسبت داده میشود.
برخی معتقدند، این نظریه را اولین بار سیدبنطاووس (م673 ه. ق) مطرح کرده است، وی بنا بر نقل شیخ حسن، فرزند شهیدثانی، در التحریرالطاووسی در ذیل حدیثی که در مورد اسحاق و برادرش از امامصادق علیه السلام وارد شده،۱ گفته:
أقول: انه یبعد أن یقول الصادق علیه السلام هذا، لان اسحاق بن عمار کان فطحیا؛۲
بعید است که امامصادق علیه السلام این کلام را فرمودهباشند، زیرا اسحاقبنعمار فطحی بوده است.
بر این اساس، بسیاری از فقها، احادیث اسحاق را در سلک احادیث موثق به شمار آوردهاند.
شهیدثانی در شرح لمعه فرموده:
إسحاق فطحی و إن کان ثقة و العمل بروایته مشهور... ؛۳اسحاق فطحی است، هرچند ثقه و عمل به روایات او مشهور است... .
در مسالکالإفهام نیز وی را فطحی خوانده است.۴
صاحب مدارک _ با وجود تردیدی که در این باره دارد _ در ضمن روایتی از اسحاق میگوید:
و یتوجه على هذه الروایة أولاً الطعن فیها من حیث السند،... بأنّ راویها و هو إسحاق بن عمار قیل إنه فطحی؛۵به سند این روایت اشکال میشود، زیرا راوی آن که اسحاقبنعمار است، گفته شده که فطحی است.
1.. «کان أبوعبدالله إذا رأى إسحاق بن عمار و إسماعیل بن عمار قال: و قد یجمعهما الأقوام؛ یعنی الدنیا و الآخرة.» که در سطور پیشین از رجال کشی با نقل شد.
2.. التحریر الطاووسی المستخرج من کتاب حل الاشکال للسید احمد بن موسى الطاووس، ص۴۰.
3.. الروضةالبهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج۲، ص۴۳۸.
4.. مسالکالأفهام إلى تنقیح شرائعالإسلام، ج۸، ص۱۰۶.
5.. عاملی، محمد بن علی موسوی، مدارکالأحکام فی شرح عبادات شرائعالإسلام، ج۸، ص۱۵۵.