خواهد بود.۱ و در جای دیگر میگوید: اسحاقبنعمار به نظر مختار، فطحى نیست و دوازدهامامى و صحیح است.۲
چنانچه از دقت در آرای مطرحشده روشن میشود، «وثاقت» اسحاقبنعمار در بین قائلان هر سه نظریه، مورد اتفاق است و چیزی که مورد اختلاف است، «تعدد» و «مذهب» اوست؛ بنابراین در ادامه، درباره این دو محور بحث میشود.
تعدد
ادله قائلان به تعدد
قائلان به تعدد، دلایلی را برای نظریه خود مطرح کردهاند که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
1. مهمترین دلیل بر این قول، دقت در دو عبارت شیخ و نجاشی است، زیرا اسحاقبنعمار در عبارت نجاشی منسوب به «عماربنحیّان التغلبیالصیرفی» در عبارت شیخطوسی، منسوب به «عمار بن موسیالساباطی» شده و پُر واضح است که این «عمّار»ها یکی نیستند، چرا که خاندان عماربنحیّان، همانطور که از عبارت نجاشی۳ استفاده میشود، خاندانی معروف و سرشناس بودهاند و راویان بسیاری از این خانواده برخاسته و ناشناس نبودهاند، اما نه در مورد اسحاق و نه پدرش و نه برادران و فرزندان و برادرزادههایش وصف «الساباطی» به کار نرفته، بلکه آنها معروف به «صیرفی» و «تغلبی» هستند؛ چنانچه در عبارت الرجال شیخ نیز همین اوصاف آمده، و در مقابل برای «عمّار ساباطی» معروف، فرزندانی به نام «اسماعیل»، «قیس»، «یونس» و... در جایی ثابت نشده است.
نجاشی در ذیل عنوان «عماربنموسی» میگوید:
عماربنموسىالساباطی، أبوالفضل مولى و أخواه قیس و صباح رووا عن أبیعبدالله و أبیالحسن علیهما السلام و کانوا ثقات فیالروایة...؛۴
1.. کتاب نکاح (زنجانى)، ج۶، ص۱۹۲۹.
2.. کتاب نکاح (زنجانى)، ج۱۱، ص۳۷۵۷.
3.. و هو فی بیت کبیر من الشیعة.
4.. رجالالنجاشی، ص۲۹۰، رقم۷۷۹.