بازشناسي جايگاه رجالي «اسحاق بن عمار» - صفحه 181

عبارت نجاشی و الفهرست را یکجا آورده، به گونه‌ای که به نظر می‌رسد این دو عبارت ناظر به یک نفرند، در حالی که وقتی به رجال نجاشی و الفهرست شیخ مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که این دو عبارت در نهایت تباعد و تنافی هستند، چرا که آن‌چه در الفهرست شیخ آمده، اسحاق‌بن‌عمارِ ساباطیِ فطحی است و آن‌چه در کتاب نجاشی آمده، ابن‌حیانِ صیرفیِ امامی است.
2. دلیل دیگر بر مغایرت «اسحاق» در کلام نجاشی با «اسحاق» در کلام شیخ آن است که نجاشی برای اسحاق، کتابی را اثبات کرده، ولی شیخ برای او اصلی را ذکر کرده است، در حالی که بین اصطلاح «کتاب» به طور مطلق و «اصل» تفاوت وجود دارد.1
3. راوی کتاب اسحاق در رجال نجاشی، «غیاث‌بن‌کلوب» و در فهرست شیخ، «ابن ابی‌عمیر» است.2
واضح است، این دو دلیل اخیر قابل خدشه می‌باشند.

ادله قائلان به اتحاد

در مقابل، قائلان به وحدت نیز دلایلی را مطرح کرده‌اند:
1. اگر اسحاق‌بن‌عمّارساباطی، غیر از اسحاق‌بن‌عمارصیرفی و یکی دارای اصل و دیگری دارای کتاب بود، باید هر یک از شیخ و نجاشی نام هر کدام را در کتاب خویش بیاورند، زیرا ایشان کتب خود را برای ذکر مصنفان شیعه گشوده‌اند و دلیلی نداشت که هر کدام، یکی از این «اسحاق‌ها» را از کتاب خود حذف کند.
آیة‌الله‌خویی این دلیل را چنین تقریر می‌کنند:
الصحیح أنهما شخص واحد ... کما یفصح عنه أن النجاشی تعرّض للصیرفی و وثقه و لم‌یتعرض للساباطی على العکس من الشیخ حیث إنه تعرض فی فهرسته للساباطی ... إذن فلو کانا شخصین لم‌یکن وجه لعدم تعرض النجاشی للساباطی مع أنه متأخر عن الشیخ فی التألیف، و هو ناظر إلیه، و لا لعدم تعرض الشیخ للصیرفی فی فهرسته مع تصریحه فی رجاله کما سمعت بأن له کتاباً و قد أعد فهرسته لذکر أرباب الکتب و المصنّفین؛۳

1.. الفوائدالرجالیة، ج‌۱، ص۳۰۷.

2.. ر.ک: همان، ج‌۱، ص۳۰۷.

3.. موسوعة الإمام‌الخوئی، ج‌۱۱، ص۲۳۱‌.

صفحه از 194