داوري داوران معصوم عليهم السلام در حدوث و قِدَم «ما سوي‌الله» - صفحه 133

که چه چیز نو و چه چیز کهنه است؛ اما مقصود فلاسفه از حادث‌بودن و نوبودن یک چیز، آن است که آن چیز پیش از آن‌که بود شده است، نابود بوده است؛ یعنی اول نبوده و بعد بود شده است. مقصودشان از قدیم‌بودن و کهنه‌بودن این است که آن چیز همیشه بوده است و هیچ‌گاه نبوده است که نبوده... فلاسفه، «حدوث» را به «مسبوق‌بودن هستی شیء به نیستی خودش» و «قدم» را به «مسبوق‌نبودن هستی شیء به نیستی خودش» تعریف می‌کنند.1
در کتاب مزبور بعد از ارائه مطلبی که از قبل به وسیله اندیشمندان صاحب‌نامی هم‌چون: شیخ‌صدوق، ملاصدرا، قاضی‌سعید‌قمی، علامه‌مجلسی 2 و... به ثبت رسیده بود، در ادامه چنین آمده:
بحث حادث و قدیم این است که آیا همه چیز در عالم حادث است و هیچ چیز قدیم نیست؟ یعنی هر چیز را در نظر بگیریم قبلاً نبوده و بعد هست شده است؟ یا همه چیز قدیم است و هیچ چیز حادث نیست؛ یعنی همه چیز همیشه بوده است؟ یا برخی چیزها حادث‌اند و برخی چیزها قدیم؟ یعنی به ‌عنوان مثال، شکل‌ها، صورت‌ها، ظاهرها حادث‌اند، اما ماده‌ها، موضوع‌ها، ناپیداها قدیم‌اند؟ و یا این‌که افراد و اجزا، حادث‌اند، امّا انواع و کُل‌ها قدیم‌اند؟ یا این‌که امور مجرّد و مافوق مادی قدیم‌اند؟ و یا این‌که فقط خدا، یعنی خالق کلّ و علّةالعلل قدیم است و هرچه غیر اوست، حادث است؟ بالأخره جهان حادث است یا قدیم؟متکلّمان اسلامی معتقدند که فقط خداوند قدیم است و هرچه غیر از خداست که به‌عنوان «جهان» یا «ماسوی» نامیده می‌شود، اعم از ماده و صورت و اعم از افراد و انواع و اعم از اجزا و کُل‌ها و اعم از مجرد و مادی همه حادث‌اند؛ ولی فلاسفه اسلامی معتقدند که حدوث از مختصات عالم طبیعت است، و عوالم مافوق طبیعت، مجرد و قدیم‌اند. در عالم طبیعت نیز اصول و کلیات قدیم‌اند، فروع و جزئیات حادث‌اند. علی‌هذا جهان از نظر فروع و جزئیات، حادث است، اما از نظر اصول و کلیات، قدیم است.3
به نظر می‌رسد، سخنان سخن‌وران معصوم علیهم السلام در این مسئله از چند نگاه قابل پی‌گیری باشد که به منظور اختصار، تنها به چهار «نگاه» اکتفا می‌شود.

1.. منطق، فلسفه، کلیات علوم اسلامی، ص۱۷۷.

2.. ر. ک: التوحید، ص۳۰۴؛ رسالة فی الحدوث، ص۱۶؛ شرح توحیدالصدوق، ج۱، ص۱۲۱ مرآة العقول، ج۱، ص۲۳۵.

3.. منطق، فلسفه، ص ۱۷۷-۱۷۸

صفحه از 164