داوري داوران معصوم عليهم السلام در حدوث و قِدَم «ما سوي‌الله» - صفحه 134

نگاه اول

بخشی از مستندات روایی که مربوط به اصول اعتقادیِ مکتب حقه تشیع است، ناظر به وحدانیت الله تعالی و نفی معاصرتِ «ماسوی» با او در ازل می‌باشد، که به سه قسم از آن‌ها اشاره می‌شود:
1. روایاتِ متواتری که مستقیماً ناظر به یگانگی باری‌تعالی در ازل می‌باشند؛
2. روایات متواتری که به‌صورت برهانی و غیربرهانی، ازلیّت ماسوی را بدون استثنا نفی می‌کنند؛
3. روایاتی که ناظر به موضع‌گیری قاطعانه معصوم علیه السلام در برخورد با مخالفان می‌باشند.

قسم اول _ از نگاه اول _

این قسم که تواتر معنوی دارد، گاهی به‌ صورت مکتوب و گاه به‌ صورت شفاهی، آن هم در قالب خطبه و یا حتی دعا و مناجات، بیان شده است. 1 به‌عنوان نمونه:
1. در صحیحه‌ای، محمدبن‌مسلم از امام‌باقر علیه السلام نقل می‌کند که فرمود: «کان الله عزَّوجلَّ و لا شَیءَ غَیرُهُ ...»؛2 خدای عزوجل بود و چیز دیگری با او نبود.
2. فرازی از دعایی که امام‌جواد علیه السلام برای مراجعه‌کننده‌ای مرقوم فرمودند: «یا ذَا الذَّی قَبلَ کلِّ شَیءٍ ثمَّ خَلَقَ کلِّ شیءٍ»؛3 ای کسی که پیش از هر چیزی بود، سپس همه چیز را آفرید.
3. فرازی از خطبه امیرالمؤمنین علیه السلام به نقل از زیدبن‌علی‌بن‌الحسین علیهما السلام : «المُتَوَحّد بالقِدَم و الازلیّةِ».4
4. امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه اول نهج‌البلاغه می‌فرماید: «مُتَوَحِّدٌ إِذْ لَا سَکَنَ‏ یَسْتَأْنِسُ بِهِ وَ لَایَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِه»؛5 یگانه بود آن هنگام که هیچ چیز نبود که به آن اُنس گرفته و

1.. غالب روایات این مقاله، به سبب طولانی بودنشان «تقطیع» شده‌اند و تنها، محل استشهاد ذکر شده است.

2.. الکافی، ج۱، ص۱۰۷، ش۲.

3.. التوحید، ص۴۷، ش۱۱.

4.. الامالی للطوسی، مجلس۲۶، ش۹۰۱۵/۱ و فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام ، ص۱۲۱، ش۷.

5.. نهج‌البلاغة، ص۳۹ و ۴۰ و الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۸ . علاوه بر علامه‌مجلسی رحمة الله علیه که این روایت را حکایت‌گر «حدوث عالم» _ به این معنا که ماسوی، مسبوق به عدم بوده و زمان وجودش در جانب اوّل متناهی می‌باشد (ر.ک: مرآة العقول، ص۲۳۵، ج۱) _ می‌داند(ر.ک: البحار، ج۵۴، ص۱۸۰)، ابن ابی‌الحدید معتزلی نیز ذیل این روایت می‌نویسد: «الباری سبحانه یطلق علیه أنّه متوحِّدٌ فی الازل و لا موجود سواه و إذا صدق سلب الموجودات کلّها فی الازل، صدق سلب مایؤنس أو یوحش»؛ شرح نهج‌البلاغة، ج۱، ص۶۹.

صفحه از 164