داوري داوران معصوم عليهم السلام در حدوث و قِدَم «ما سوي‌الله» - صفحه 136

بین حدوث عالم و ازلیّت خداوند متعال، از زوایای گوناگونی قابل ارائه است. ظاهراً امام‌رضا علیه السلام یکی از این زوایا را مورد اشاره قرار داده، می‌فرمایند:
ابْتِدَاؤُهُ إِیَّاهُمْ‏ دَلِیلُهُمْ‏ عَلَی أَنْ لَا ابْتِدَاءَ لَهُ لِعَجْزِ کُلِّ مُبْتَدَإٍ عَنِ ابْتِدَاءِ غَیْرِه‏؛۱و آغازکردنش، ایشان را دلیل است بر این‌که او را آغازی نیست، زیرا هر آغازشده‌ای از آغازکردن غیرخود، عاجز و درمانده است.
به نظر می‌رسد طبق این گفتار، اگر ماسوی آغاز نداشته و همیشه باید با الله تعالی بوده باشد، بدین معناست که حق‌تعالی از آغازکردن آن عاجز بوده و عجز از آغازکردن غیر، از نشانه‌های «آغازشده» (حادث) است. در نتیجه، وجوب ازلیت ماسوی _ به‌ خصوص بنا بر علت تامه(ی مصطلح) دانستن حق تعالی _ حکایت‌گر حدوث خالق متعال است که با ازلیتش جمع نمی‌شود. چنان‌چه امام هشتم علیه السلام در بیان نفی صفات قدیم و زاید بر ذات می‌فرماید:
وَ شَهَادَةِ کُلِّ صِفَةٍ وَ مَوْصُوفٍ بِالاقْتِرَانِ وَ شَهَادَةِ الِاقْتِرَانِ‏ بِالْحَدَثِ وَ شَهَادَةِ الْحَدَثِ بِالامْتِنَاعِ مِنَ الْأَزَلِ الْمُمْتَنِعِ مِنَ الْحَدَث‏؛۲

2. نفی اوّلیت حقیقی

امام‌رضا علیه السلام به ابوقره فرمودند:
فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُنَّ لَمْ‏ یَزَلْنَ‏ مَعَهُ‏ فَقَدْ أَظْهَرَ أَنَّ الله لَیْسَ بِأَوَّلٍ۳قَدِیمٍ وَ لَا وَاحِد؛۴پس هرکس پندارد که این کتاب‌ها (تورات، انجیل، زبور و فرقان) قدیم هستند، پس خدای را اول، قدیم و واحد ندانسته است!
به نظر می‌رسد «لَیْسَ بِأَوَّلٍ» به این مطلب اشاره دارد که: اگر کسی گمان کند چیزی در ازل با الله تعالی بوده است، اوّلیت حقیقی را از او نفی کرده و اوّلیتی را که نسبت به غیرِازلی اضافی است، به حق تعالی نسبت داده است؛ حتی ممکن است اصل اوّلیت زیر سؤال برود، چرا که وقتی آن غیر، نمی‌تواند مخلوق باشد، شاید خودش اول حقیقی باشد (معاذالله). هم‌چنین به ‌نظر می‌رسد که «و لاواحدٍ» نیز به نفی توحید اشاره

1.. التوحید، ص۳۶، ش۲ و الاحتجاج، ج۲، ص۲۹۹.

2.. التوحید، ص۳۵، ش۲و الاحتجاج، ج۲، ص۳۹۸.

3.. دو احتمال: ۱. «لیس باولِ» ۲. «لیس باوَلٍ» و هر دو احتمال نیز حکایت‌گر نفی اوّلیت حقیقی است.

4.. الاحتجاج، ج۲، ص۱۸۶.

صفحه از 164