داوري داوران معصوم عليهم السلام در حدوث و قِدَم «ما سوي‌الله» - صفحه 140

دارد.۱ و از آن‌جایی که مختار و قادر است و هر آن‌چه را که بخواهد می‌شود، اراده و مشیّتش به وحدانیتش در ازل و به آغازداشتن «ماسوی» تعلق گرفته تا بر ازلیت و قِدَم او سبحانه و تعالی گواهی دهند.

4. نفی توحید

در خطبه 186 نهج‌البلاغه آمده:
إِنَّمَا کَلَامُهُ‏ سُبْحَانَهُ‏ فِعْلٌ مِنْهُ أَنْشَأَهُ وَ مَثَّلَهُ لَمْ یَکُنْ مِنْ قَبْلِ ذَلِکَ کَائِناً وَ لَوْ کَانَ قَدِیماً لَکَانَ إِلَهاً ثَانِیا؛جز این نیست که سخن خدای سبحان، فعلی است از خدا که آن را ایجاد کرده و مجسَّم می‌سازد، در حالی که قبل از آن چیزی نبوده (حادث) و اگر وجود می‌داشت خدای دومی می‌بود.
علامه‌مجلسی رحمه الله علیه در شرح این روایت می‌فرماید:
این روایت در این که «امکان» با «قِدَم»، جمع نمی‌شود و این‌که «ایجاد»، تنها در چیزی است که «مسبوق به عدم» باشد، صراحت دارد؛ پس قول به «تعدد قدما» با اعتقاد به این‌که بعضی از آن‌ها «ممکن» هستند، قول به نقیضین می‌باشد. 2
لکن علامه طباطبایی رحمه الله علیه در حاشیه بر بحار در معنای «قدیم» تصرف نموده و معتقد است:
کلام امیرالمؤمنین علیه السلام در ملازمه بین «قِدَم» و «الوهیت» و این که «قِدَم» با «امکان» قابل جمع نیست، صراحت دارد، لکن در این که مراد از «قدم»، «قدم زمانی» باشد صراحت ندارد، پس اگر قرینه عقلیه ای باشد، حمل «قِدَم» بر «قِدَم ذاتی» واجب است.3
این در حالی است که ملاصدرا، چنین تأویلی را برنتابیده، می‌نویسد:
تأویل‌بردن آن‌چه که در نصوص کتاب و سنت آمده است _ و این‌که گفته شود: مراد از حدوث و قدم، تنها حدوث و قدم ذاتی است، نه زمانی _ تنها به سبب کوتاهی ادراک عقل از جمع‌کردن بین قواعد ملت حنیفه و حکمت حقیقیه

1.. ر.ک: الکافی، ج۱، ص۱۲۷، ش۵ و التوحید، ص۳۶ _ ۴۰، ش۲، ص۵۶، ش۱۴ و ص۶۹، ش۲۶ و الفصول‌المهمة، ج۱، ص۱۳۹.

2.. بحارالانوار، ج۵۴، ص۲۳.

3.. ر.ک: همان.

صفحه از 164