داوري داوران معصوم عليهم السلام در حدوث و قِدَم «ما سوي‌الله» - صفحه 143

قدیم‌الاحسان»، «یا قدیم الفضل»، «من نور عظمته»، «کشعاع الشمس من الشمس»۱ و... مدنظر است، که مگر نه این است که متشابهات را باید به محکمات ارجاع داد؟!
الهام دوم: اعتقاد به ازلیت ماسوی، بدعتی است که پیش‌زمینه آن عقل‌گرایی محض (آرا) و تبعیت از ذوق‌ها و امیال درونی (استحسانات) است، و امامان معصوم علیهم السلام نیز به شدت از آن نهی فرمودند؛ چنان‌چه یونس بن‌عبدالرحمان گوید: به امام‌کاظم علیه السلام عرض کردم: «توحید الهی را چگونه بیابم؟» فرمودند:
در علم توحید و خداشناسی بدعت‌گذار مباش. هر کس بر اساس نظر خویش بنگرد، هلاک خواهد شد، هر کس اهل‌بیت پیامبرش را واگذارد، گمراه خواهد شد و هر کس کتاب خدا و گفتار رسولش را وانهد، کافر خواهد شد.۲
شبهه اول: اگر افعالی مانند «ماضی» و «مضارع»، در خصوص الله تعالی _ که به حسب ذات، مافوق زمان و مکان بوده و زمانی نیست _ به کار روند، دلالت زمانی خود را از دست داده، تنها بر دوام (وجود) و ثبوت دلالت دارند. نتیجه آن که عبارت‌هایی چون: «کان الله و لا شیء غیره» و «کان الله و لا شیء معه» ۳ ، نظیر «کان الله علیما حکیما» می‌باشند. ۴
پاسخ: به نظر می‌رسد که با در نظر گرفتن سه نکته، جایی برای این شبهه باقی نماند:
1. امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه «وسیله»، «کان» را در عبارت‌هایی نظیر: «کان و لا شیء غیره»، این‌گونه تفسیر فرمودند:
إِنْ قِیلَ کَانَ فَعَلَی تَأْوِیلِ أَزَلِیَّةِ الْوُجُودِ وَ إِنْ قِیلَ «لَمْ یَزَلْ» فَعَلَی تَأْوِیلِ‏ نَفْیِ‏ الْعَدَم‏؛۵اگر گفته شود که «بوده»، به این معناست که وجودش ازلی است _ نه «کون» زمانی ملازم با حدوث _ و اگر گفته شود که «همیشه هست» به این معناست که نیستی در او راه ندارد] بنابراین، «کان» به ازل اشاره دارد[.
2. به نظر می‌رسد، اگر «کان» در «کان‌الله علیماً حکیما» دلالت بر ثبوت و استمرار

1.. این فرازها در ادامه بررسی خواهند شد.

2.. ر.ک: بصائرالدرجات، ص۲۹۹.

3.. التوحید، ص۶۶.

4.. ر.ک: اصول‌المعارف، مقدمه، ص۲۳۲.

5.. الکافی، ج ۸، ص۱۸، ش۴.

صفحه از 164