اصغر) به قرآن (ثقل اکبر) که پاسخگوی نیازهای بشری است، میتواند حدیث را پاسخگوی پرسشهای انسان امروز معرفی کند؛ اما این به آن معنا نیست که همه آنچه را امامان میدانسته و یا حتی بیان داشتهاند، به ما رسیده باشد و یا حتی بر فرض وجود و وصول، هر محدثی بتواند پاسخ به پرسشهای هر علمی را در گنجینه حدیث بیابد و همه حدیثدانان، توانایی استخراج این پاسخها را داشته باشند. بسی حدیثدانان
که از مفهومهای اولیه برخی علوم تجربی و حتی علوم انسانی، تنها نامی شنیده
و تصورشان، در حدّ یک مفهوم لغوی است. حتی آنان که یک گام جلوترند، گاه توان بازگرداندن همه مفاهیم نوین را به مفاهیم متناسبی که توان گفتوگو با حدیث
را داشته باشند، ندارند. افزون بر این، برخی علوم نوین به گونهای هستند که هیچ
گزاره حدیثی مرتبط با آن _ دستکم در نظر نخست _ به ذهن نمیآید، مانند فیزیک کوانتوم، شیمی آلی، مهندسی ترافیک و... . بر این پایه لازم است ابتدا انتظار پژوهش از احادیث و ارتباط احتمالی دانش بشری با آنها، معین شده و گستره جستوجو و فحص از مواد خام مرتبط و ناظر به موضوع، محدود شود؛ امری که در مرحله بعدی بدان پرداخته میشود.
2. هموار کردن مسیر گفتوگو
پرسش، سکوی پرش پژوهشگر و جهتدهنده به حرکت اوست. اگر از ابتدا و بیهیچ مقدمه از یک محدث بپرسیم: چگونه میتوان جنگلها را نجات داد و محیط زیست را حفظ نمود؟ و یا اگر سؤال کنیم: جدول مازلو در طبقهبندی نیازهای انسان تا چه اندازه، اعتبار دارد؟ شاید سؤالهای درستی پرسیده باشیم، اما آن قدر کلی و دامنهدار هستند که در توان پاسخگویی یک پژوهشگر و محدث نیست. برای این منظور باید پرسشهای کلی را به پرسشهای ریزتری تقسیم کرده و در این ریزکردن، آنچه را پیشتر گفتیم در نظر گرفت؛ یعنی سؤال را باید چنان خرد کرد که بتوان بخش بزرگی از گنجینه و میراث حدیثی را به آن ناظر دانست وگرنه پرسش ما، نقشه پژوهش را ترسیم نمیکند و نمیتوانیم محل جستوجو از احادیث مرتبط را حدس بزنیم. ما باید بتوانیم ریزموضوعهایی پدید آوریم که یا خود از مصداقهای یک مفهوم طرحشده در احادیثاند یا با یکی _ دو واسطه در ذیل عنوانهای جامع مطرحشده در حدیث قرار میگیرند. در اینجاست که نیاز به گفتوگوی دقیق و گام به گام پژوهشگران هر دو