تعامل حديث با دانش‌هاي بشري - صفحه 23

مشخص کرده بودی، از ایشان بخواه و پس از ارزیابی کارشان، متناسب با لیاقتشان رفتار کن؛ نالایق را کنار بگذار و لایق را استوار بدار، ناظر به آن دانست و سپس در شرایط و زمینه‌های آن بحث کرد.
دیگر نیازهای جوامع امروزی نیز، بیشتر مرکب، پیچیده و در هم تنیده‌اند. برای نمونه مشکل ترافیک، مجموعه‌ای از بی‌نظمی، عدم رعایت حقوق دیگران، عجله و شتاب‌آلودگی، گذشت‌نکردن، تفاوت بیش از حدّ وسایل نقلیه، فقر اقتصادی، کمبود امکانات و تجهیزات، امکان رشوه‌دهی، ناآگاهی از قانون و محدودیت‌ها و... می‌باشد که تا هر یک از آن‌ها را یک به یک شناسایی نکنیم، امکان برقراری گفت‌وگو با احادیث مرتبط با آن‌ها را نخواهیم داشت.

3. فرضیه‌سازی بر پایه داده‌های حدیث

فرضیه، کلید آغاز پژوهش است و نقش راهنما را در فرآیند آن به عهده دارد. هسته بنیادین دانش، شناسایی رویدادهای به هم وابسته و تشخیص متغیر مستقل و تابع در میان آن‌هاست. فرضیه را می‌توان حدس عاقلانه و احتمال عالمانه پژوهش‌گری دانست که از پس اندیشیدن به سؤال خود و با مطالعه متمرکز بر آن، کانون اصلی مشکل را یافته و راه‌حلّی هرچند بدوی به نظرش رسیده است. این راه‌حلّ مفروض می‌تواند حدسی باشد و می‌تواند برخاسته از دو حوزه دانش بشری و حدیث باشد. ما آزاد هستیم هر حدسی را به صورت فرضیه درآورده و آن را بیازماییم، اما هزینه و فرصت آزمودن هر چیز را در اختیار نداریم؛ از این رو ناگزیریم، فرض‌های خود را محدود کرده و دسته‌ای را به مرحله آزمون درآوریم که از مقبولیت نسبی و احتمال عقلایی موفقیت و صحت برخوردار باشند. در این‌جاست که احادیث می‌توانند یاری‌گر ما باشند. اگر بتوانیم احادیث مرتبط با سؤال و مشکل را به شیوه مرحله پیشین به پای میز گفت‌وگو بکشانیم، آن‌گاه می‌توانیم با دسته‌بندی آن‌ها، فرضیه‌هایی از درون حدیث و نه از بیرون، پدید آوریم. این دسته‌بندی در هر علمی و حتی هر سؤال و مشکلی می‌تواند متفاوت باشد.
برای نمونه، با نگاه به دانش نوین روان‌شناسی و برخی طبقه‌بندی‌های آن، می‌توانیم آن دسته از احادیث را که به ارتباط میان برخی رویدادها و صفات انسانی پرداخته‌اند «احادیث تبیین‌کننده» بنامیم. دسته‌ای دیگر را نیز احادیثی قرار دهیم که به

صفحه از 34