معقوليت ايمان - صفحه 14

پی برده باشیم. آن گاه می‌افزاید:
به همین شکل می‌توانیم آشکارا دریابیم که خدایی هست، بی‌آن که بدانیم سرشت وی چیست.۱
سپس از خدا و عظمت وی و نقش ایمان در شناختش سخن می‌گوید و از خدای مسیحیت دفاع می‌کند و این موضع موجه می‌داند. در عین حال، در برابر کسانی که ایمان مسیحی را به سخره گرفته‌اند، می‌کوشد برهانی عقلانی به دست دهد. با این تمهیدات وی سیر استدلال خود را این گونه پیش می‌برد:
بنا بر این، بیایید هم اینک این مسأله را بسنجیم و بگوییم: خدا هست یا نیست. ولی ما به کدام سو متمایل شویم؟ عقل نمی‌تواند هیچ تصمیمی بگیرد. آشوبی بی‌نهایت ما را جدا می‌کند. در انتهای این فاصله بی‌نهایت بازیی آغاز شده است و سکهْ شیر یا خط خواهد آمد. شما چگونه شرط می‌بندید؟ عقل نمی‌تواند شما را وادار به انتخاب این گزینه یا آن یک کند، عقل نمی‌تواند شما را وادار به دفاع از یکی از این دو شق کند. [...] بیایید این برد و باخت را بر خدا به کارگیریم و خطْ را نشان وجود خدا بخوانیم. حال دو حالت را ارزیابی کنیم: اگر شما ببرید، شما همه چیز را برده‌اید. اگر ببازید، هیچ چیز را از دست نداده‌اید. پس، بی‌هیچ نگرانی، شرط ببندید که خدا هست. فوق العاده است. آری، من باید شرط‌بندی کنم.۲
در ادامه، پاسکال این اشکال را پیش می‌کشد که ممکن است شرط‌بندی ما پر هزینه باشد و پاسخی می‌دهد که شبیه پاسخ غزالی است؛ یعنی در نهایت ما اگر ببازیم، چندان ضرری نکرده‌ایم؛ حال آن که در صورت برد، سود بی‌نهایت یا سعادت جاودانه نصیبان خواهد شد. وی در انتها تأکید می‌کند:
بدین ترتیب، در بازیی که احتمال یکسانی برای برد یا باخت وجود دارد و در صورت باخت، متناهی از کف رفته است و در صورت برد نامتناهی به کف آمده است، استدلال ما بی‌نهایت نیرومند است.۳
این استدلال، بر خلاف براهین پیچیده فلسفی، برای غالب افراد ساده و دست‌یاب

1.. Ibid., p. ۱۵۲.

2.. Ibid., p. ۱۵۳-۱۵۴.

3.. Ibid., p. ۱۵۴.

صفحه از 27