معقوليت ايمان - صفحه 18

بدفهمی در باب مدعای این استدلال به شمار می‌روند. در برخی نوشته‌هایی که در تقریر و نقد شرط‌بندی پاسکال منتشر می‌شود، گاه نقدهایی متوجه وی می‌گردد که زاده سوء فهم از مدعا و کارکرد استدلال است و فارغ از درستی یا نادرستی این اشکالات، ربطی به مدعای این استدلال ندارد. در این جا نخست تنها چهار بدفهمی رایج را _ که در میان برخی مقالات منتشر شده فارسی دیده می‌شود _ معرفی می‌کنم و سپس به اشکالات جدی خواهم پرداخت. اولین بدفهمی در باره این استدلال، آن است که برخی تصور می‌کنند هدف این برهان «اثبات» خداوند است. با این تصور، کسانی کوشیده‌اند کارآمدی این استدلال را محک بزنند.1 در صورتی که از اساس، بحث از اثبات و نفی در کار نیست، بلکه هدف پاسکال دفاع از «معقولیت ایمان» است. بحث در جایی است که دلایل اثبات و انکار به یک میزان از بیان مقصود خود در می‌مانند. حال در چنین فضایی که به اصطلاح «تکافؤ ادله» حاصل شده است، پاسکال می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد: آیا ایمان داشتن معقول است یا خیر؟
دومین سوء فهم، آن است که تصور شده است، پاسکال معتقد بود دلیلی بر وجود خداوند نیست.2 از این رو، این استدلال را پیش کشید. درست است که پاسکال ایمان‌گرا بود، اما هدف این برهان آن نیست که برای وجود خدا دلیلی این گونه «دست و پا کند». خواندن کامل نوشته پاسکال مانع چنین برداشت ناصوابی می‌گردد. سوء فهم سوم، آن است که گویی پاسکال التزامی به عقل نظری و کشف حقیقت ندارد و ایمان را امری بی‌بنیاد می‌داند. از این رو، پس از تقریر نادرست مدعای وی، این گونه توصیه می‌شود:
اگر کسی برای دین دلسوزی می‌کند، باید تا می‌تواند عقل نظری را برای اثبات متعلقات ایمان و حقانیت یک دین خاص تقویت کند.3
همچنین با پیش کشیدن اصل برائت، تصور می‌شود که پاسکال مدعی «اشتغال ذمه» بوده است تا با تمسک به اصل برائت، مدعی شویم:
به هنگام شک در حقانیت یک دین بین ادیان نه تنها عقل به برائت حکم

1.. برای مثال، ر.ک: «بررسی انتقادی استدلال شرط‌بندی پاسکال در اثبات وجود خدا».

2.. برای نمونه ر.ک: «شرطیه پاسکال؛ آیا نظریه معقولیت یک برهان است؟». در این مقاله که اقوال مختلف کنار هم آمده است، نویسندگان موفق به استنتاج و تحلیل از بحث نشده‌اند.

3.. «مقایسه شرطیه پاسکال و اصل برائت»، ص۱۲۸.

صفحه از 27