معقوليت ايمان - صفحه 9

می‌گویم: اگر دروغ گفته باشد، جز این غذا را از کف نداده‌ام و صبر بر آن دشوار نیست. و اگر راست گفته باشد، زندگی‌ام را از کف داده‌ام و افزون بر از کف دادن غذا، زندگی خود را باخته‌ام. حال در برابر چنین پاسخی می‌توان به او گفت: سبحان الله! چگونه صدق پیامبران را [...] از صدق مرد مجهولی که در گفته خود، چه بسا غرضی داشته باشد، فروتر می‌نشانی.
وی همین سبک استدلال را ادامه می‌دهد و می‌گوید اگر پیامبران در ادعای خود راستگو بوده باشند، «در معرض کیفری ابدی قرار گرفته‌ای و اگر دروغ گفته باشند، جز پاره‌ای از شهوات مکدر این دنیای فانی را از کف نداده‌ای».۱
باز غزالی همین استدلال را در میزان العمل پیش می‌کشد و با اشاره به سخن امام علی _ علیه السلام _ در این باره، می‌افزاید:
قطعاً آشکار است که امر عظیم هائل، هر چند نامعلوم باشد، بر اثر احتمال بر امر یقینی خُرد مقدم می‌گردد.۲
وی همین استدلال را در پایان قسم سوم از کتاب الاربعین خود دنبال می‌کند و به همین نتیجه می‌رسد.۳
غزالی از این استدلال در برابر کسانی سود می‌جوید که نسبت به آخرت متحیر هستند. خلاصه استدلال وی آن است که خطر عظیم است. از این رو، عقل حکم به احتیاط می‌کند؛ برای مثال اگر بخواهید غذایی بخورید و کسی گوید: «ماری دهان فرا این طعام کرده باشد، تو دست بازکشی». ممکن است دروغ گفته باشد، با این حال امکان صدق او وجود دارد. از این رو، با خود می‌گویید: «اگر نخورم رنج این گرسنگی سهل است و اگر بخورم نباید [مبادا] که وی راست می‌گوید و من هلاک شوم». همچنین اگر در حال بیماری، دعانویسی به شما بگوید درهمی بدهید تا شما را درمان کنم، می‌پذیرید، و می‌گویید: «باشد که راست می‌گوید و به ترک یک درم بگفتن سهل است». باز سخن منجمی که می‌گوید: «چون ماه به فلان جای رسد، فلان داروی تلخ بخور تا بهتر شوی»، قبول می‌کنید و می‌گویید: «باشد که راست می‌گوید و اگر دروغ می‌گوید، آن رنج سهل است». وی پس آوردن مواردی از این دست، نتیجه استدلال خود را این گونه

1.. احیاء علوم الدین، ج۴، ص۸۱.

2.. میزان العمل، ص۱۸۹.

3.. کتاب الاربعین، ص۱۸۰.

صفحه از 27