یارانشان هستند. پس قرآن در آیه مورد بحث تدبیری برای مرجعیت بشر پس از وفات پیامبر خدا _ صلی الله علیه و آله _اندیشیده است.
دوم. تأویل بر اساس نسخ معنایی است، یعنی میگوییم افزون بر نظریه نسخ الحکم دون التلاوة نظریهای به نام نسخ معنایی است؛ به این بیان که این آیه در زمان نزول معنایی داشته و پس از آن این معنا توسط معصومان _ علیهم السلام _ نسخ شده و تنها بر تأویل آیه _ که اهل بیت هستند _ تطبیق شده است؛ مانند آیه «وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ * وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ«۱ که میتوان گفت معنای آن در سطح تنزیل بر فرشتگان تطبیق شده، سپس نسخ گردیده و بر معصومان در سطح تأویل به دلیل اقوائیت ملاک تطبیق شده است.۲ البته این نظریه نیاز به مطالعه و بررسی بیشتری دارد که باید در جای خود مطرح شود.
سوم. با تأویل به معنای تجرید از خصوصیات و تطبیق آن بر موارد مشابه باز به این معنا دست مییابیم. این نوع تأویل با تحلیل موقعیت فرهنگی و اجتماعی اهل کتاب به عنوان «اهل کتاب» در جنب موقعیت مشرکان به عنوان «امیین» _ که فاقد کتاب و علماند _ تحصیل میشود. قرآن بر اساس سیاق آیه، موقعیت اجتماعی اهل کتاب و زمینه ذهنی مشرکان نسبت به آنان (به عنوان مرجع علم و کتاب) استفاده کرده و مشرکان را در خصوص مسألهای که اهل کتاب برای پاسخ به آن شأنیت کامل داشتند و پاسخ ایشان مطابق با واقع بود، ارجاع داد تا حجت را بر مشرکان تمام کند، اما پس از استقرار و توسعه اسلام و نزول آخرین کتاب آسمانی به عنوان کتاب «مهیمن، نگهبان یا چیره» بر سایر کتابها۳ دو طبقه «اهل کتاب» و «امیین» از این منظر رخت بربست و مورد مشابه نزول آیه برای همیشه پایان یافت، اما چون پیام این آیه به عنوان آیهای از کتاب خدا زنده و جاودان۴ همواره باقی است، باید همان پایگاه اجتماعی و فرهنگی را برای مرجعیت علمی افرادی در این امت بشناسیم تا آیه بر آنان تطبیق شود و به حیات خود ادامه دهد، این افراد باید (همانند اهل کتاب برای مشرکان) شأنیت کامل برای مرجعیت تام علمی داشته باشند و دیدگاهشان مطابق با واقع باشد تا حجت را بر دیگران تمام کنند. چون در این امت جست و جو کنیم، کسی جز معصومان را نمییابیم که چنین شأنیتی داشته باشد؛ چون تنها آنان ثقل قرآناند و مانند قرآن از خطا و اشتباه مصوناند. بنا بر این، تنها مصداق
1.. سوره صافات، آیه ۱۶۵- ۱۶۶.
2.. ر.ک: كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۱۱، ص۱۹۲- ۱۹۳؛ نورالثقلین، ج۴، ص۴۳۹.
3.. سوره مائده ، آیه ۴۸.
4.. تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۰۳.