اهلش برگرداند.
نقد و بررسی: این روایت، صحیح است و تمام رجال آن مورد وثوق و از بزرگان راویان حدیث شیعه هستند، فقط بعضی از اهل رجال در باره ابراهیم بن هاشم گفتهاند: «نصّی بر وثاقت او وجود ندارد».1
ولی مرحوم خویی در باره او مینویسد: شکی در وثاقت ابراهیم بن هاشم نیست و روایات او قابل قبول است؛ به چند دلیل:
الف) فرزند او علی بن إبراهیم روایات زیادی از پدرش نقل کرده و نوشته هر سندی به پدرم منتهی شود، به واسطه ثقات است؛
ب) سید بن طاووس ادعای اتفاق بر وثاقت او کرده است؛
ج) وی اولین کسی است که حدیث کوفیین را در قم نشر داده است و اهل قم بر روایات او اعتماد کردهاند؛2
5. روایت 45 (ص 59):
قال النبی _ صلی الله علیه و آله _ : یکون فی هذه الأمة کل ما کان فی بنی اسرائیل حذو النعل بالنعل و [حذو] القذة بالقذة.
این روایت به گونههای دیگری هم نقل شده است:
الف) شیخ صدوق:
قال رسول الله صلی الله علیه وآله_ صلی الله علیه و آله _ : یکون فی هذه الامة کل ما کان فی بنی اسرائیل حَذوَ3 النعل بالنعل و (حَذوَ) القُذَّة4 بالقَذةِ.5
ب) کلینی با اسناد صحیح از زراره:
عن ابی جعفر _ علیه السلام _ فی قوله تعالی: «لترکبن طبقاً عن طبق»، قال: یا زرارة! أو لم ترکب هذا الأمة بعد نبیها طبقاً عن طبقٍ فی امر فلان و فلانٍ و فلانٍ؟6
1.. خلاصة الأقوال، ص۴۹.
2.. معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۹۱، ش ۳۳۲.
3.. «حذو النعل بالنعل» یعنی اعمالی همانند آنان انجام میدهید؛ همان گونه که یکی از دو کفش (راحتی) بر اندازه دیگری بریده میشود (ر.ک: النهایه، ج۱، ص۳۵۷، مادۀ حذا).
4.. حذو القذّه بالقذه، «القذة» به معنای پر تیر است؛ یعنی این قضیه همانند پرهای پیکان است که از سوی هم اندازهگیری میشوند و دقیقاً باهم همساناند (ر.ک: النهایه، ج۴، ص۲۸، مادۀ «قذذ»).
5.. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۳، ح ۶۰۹.
6.. الکافی، ج۱، ص۴۱۵، ح ۱۷.